خواب رحمانی
دوشنبه, ۰۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۱
نوید شاهد - برادر شهید علیاصغر ایزد نقل میکند؛ «شبی در خواب دیدم در بیابانهای لمیزرع بهاتفاق برادرم و چند بسیجی دیگر در حال حرکت هستیم و نوری طلایی هم در حال درخشیدن بود. سپس در شبی دیگر خواب تشییعجنازه برادرم در سرزمین بیتالمقدس را دیدم که توسط چند سید برگزارشده بود.» در ادامه متن کامل این خاطره را در نوید شاهد گلستان میخوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید علی اصغر ایزد، یکم خرداد 1341 در روستای جلین علیا از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد.پدرش قاسم، کشاورز بود و مادرش ماه بانو نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت 1361 در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده عبداله شهرستان زادگاهش واقع است.
خاطره ای به نقل از برادر شهید
برادرم در تمامی عرصههای دینی، جهادی، انقلابی، قبل و بعد از انقلاب شرکت فعال داشت و بهخوبی توانست در تمامی امور محوله، وظیفهاش را به نحو احسن به انجام رساند.
از سفارشهای مکرر ایشان به ما این بود که همیشه آیه «الا بذکر الله تطمئن القلوب» را مد نظر داشته باشیم. توکل به خدا، اطمینان قلبی خاصی را در رفتار گفتار ایشان پدید آورده بود. نماز سروقت و آمادگی برای شهادت از ویژگیهای ممتاز شهید به شمار میرفت.
در سال 1361 خوابی دیدم و آن اینکه در بیابانهای لمیزرع در تاریکی شب با برادران بسیجی بهاتفاق والدین و برادر شهیدم درحرکت هستیم. پشت سر این بسیجیان که برادرم هم در جمع آنها بود نوری طلایی میدرخشید، با خداحافظی از ما جدا شدند. شب بعد دوباره در خواب دیدم که در روستا مراسم تشییعجنازهای برپاست.
من به اتاق دیگر برادرم جلوی جنازه را گرفتیم و چهار سید دیگر پشت سر ما میآیند درجایی جنازه را به زمین میگذاریم، انگار سرزمین بیتالمقدس است. یک هفته بعد خبر شهادت برادرم به ما میرسد بعدها وقتی برای تعبیر خواب نزد علما رفتم بیان کردند که این خوابها، خوابهای رحمانی است و شهادت برادرم علیاصغر را حکایت میکرد.
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهد
نظر شما