شهیدی که اهل گلایه نبود
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید علیرضا نصراله نژاد، یکم مهر ۱۳۵۳ در روستای شموشک سفلا از توابع شهرستان گرگان دیده به جهان گشود. پدرش قربان علی، کشاورز بود و مادرش ماه نسا، نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان پاسدار وظیفه خدمت میکرد. بیست و هشتم آبان ۱۳۷۳ در ۷۵ کیلومتری اهواز به شهادت رسید. پیکرش را در گلزار شهدای روستای روشن آباد تابعه شهرستان کردکوی به خاک سپردند.
هدیهای برای مادر
یکی از پسرهایم سرباز بود. شهید علاقه زیادی به سربازی داشت. برای سربازی نام نویسی کرد. در طول یازده ماه خدمت فقط سه بار به مرخصی آمد. دوستانش که آمدند او نیامد. ۳ تا از بچههای محل که با هم در یک جا خدمت میکردند به من گفت مادر تو ناراحت نباش.
پسرم در کار کشاورزی خیلی به پدرش کمک میکرد. آخرین باری که آمده بود در محله عروسی بود. علی رضا، چون سرش را تراشیده بود خیلی خجالت میکشید. ما هیچ وقت ناراحت نیستیم. شهید فردی بود که اصلا اهل گله و شکایت نبود.
بعد از عروسی به خدمت رفت و دیگر به مرخصی نیامد. برادر زاده ام با دوستش حسین علی به مرخصی آمدند و روز مادر به خانه ما آمدند و مرا صدا زدند. به من گفتند: علی رضا نیامده است. ما شرمنده شما هستیم، ولی برای شما یک روسری عربی خریده بود و کادو کرده بود ما یادمان رفت برایتان بیاوریم. صبح روزی که به شهادت رسیدند فرمانده آنها رفته بود برایشان صبحانه ببرد دید که همه بچهها را به شهادت رسانده اند. لباس همه آنها را در آورده بودند و به وضع بدی آنها را به شهادت رسانده بودند. پسرم که در پست نگهبانی بود طناب به دور گردنش انداخته بودند و او را روی زمین کشیده بودند و گردنش را شکستند و تیر باران کردند.
مادر میگوید: شهید قبل از این که به سربازی برود موهای بلندی داشت، ولی برای سربازی موهایش را تراشید. مدتی از خجالت به بیرون نمیرفت. هرچه به او اصرار میکردم که به بیرون برود قبول نمیکرد. زمانی که به مرخصی میآمد برایش نان محلی و پنیر محلی درست میکردم. فرمانده اش همیشه از نان و پنیر محلی تعریف میکرد.