«۱۳ آبان» یادآور سه حادثه تاریخی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ روز ۱۳ آبان یادآور سه خاطره ماندگاری است که هر سه آنها به پیروزی انقلاب اسلامی ایران گره خورده است؛ حوادثی که هیچگاه فراموش نخواهد شد و یاد و خاطره شهدای والامقام آن، همواره در قلب ملت ایران زنده خواهد ماند.
افشاگری امام خمینی (ره) و تبعید ایشان
۱- روز ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ روزی بود که حضرت امام خمینی (ره) در مدرسه «فیضه» قم علیه رژیم پهلوی دست به افشاگری زد و «محمدرضا پهلوی» را رسوا کرد. این افشاگری بهخاطر قرارداد ننگین کاپیتولاسیون که یکی از مفاد آن مصونیت بخشیدن به مستشاران آمریکایی بود، صورت گرفت؛ بهطوری که اگر یک ایرانی، یک سگ آمریکایی را میکشت، باید به دست آمریکاییها محاکمه میشد و حتی تا اعدام نیز پیش میرفت؛ اما اگر یک آمریکایی با ماشین خود یک انسان ایرانی را زیر میگرفت، هیچکس حق نداشت این آمریکایی را محاکمه کند.
ذلت و پستی از این بدتر که یک ایرانی در خاک خودش امنیت نداشت؛ لذا اینجا بود که داد امام خمینی (ره) در ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ درآمد و احساس خطر کرده و مردم را از این قراردادنامه بیدار و هوشیار کردند؛ البته شاه هم از ترس قیام مردمی، مامورین خود را همانشب مخفیانه به منزل امام خمینی (ره) فرستاد و ایشان را دستگیر و به فرودگاه «مهرآباد» تهران منتقل و با پروازی امام خمینی (ره) را به «ترکیه»، «کویت» و سپس به «عراق» و بعد هم «پاریس» تبعید کرد.
جنایت خونین در دانشگاه تهران
۲- دومین اتفاق در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۵۷ روی داد؛ وقتی مردم و عدهای از دانشآموزان در تهران، از خیابان انقلاب شروع به راهپیمایی کردند، با حمله نیروهای گارد شاهنشاهی روبهرو شدند. در این لحظه مردم و دانشآموزان خود را به داخل دانشگاه تهران رساندند و ماموران رژیم پهلوی هم آنها را تعقیب کرده و در داخل دانشگاه با کمال بیرحمی بهطرف آنها تیراندازی کردند که تعداد ۵۶ نفر از دانشآموزان به شهادت رسیدند؛ لذا بههمین خاطر، روز ۱۳ آبان را روز دانشآموز هم مینامند.
سفارتی که لانه جاسوسی بود!
۳- تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ یادآور سومین خاطرهای است که در ۱۳ آبان این سال رخ داد؛ البته علت تسخیر لانه جاسوسی هم عقبهای دارد که به فرار شاه و دعوت و رفتنش به امریکا برمیگردد.
وقتی شاه از ترس دستگیر شدن توسط انقلابیون، ۲۶ دی سال ۱۳۵۷ بههمراه خانواده خود به بهانه استراحت، حکومت را بهدست «شاپور بختیار» سپرد و از ایران فرار کرد، ابتدا، چون همسر اولش یعنی «فوضیه» مصری بود، شش روز به مصر رفت و سپس بعد به دعوت «ملک حسن» پادشاه «مراکش» ۶۷ روز در این کشور ماند و بعد به دعوت «راکفلر» و «کیسنجر» ۷۰ روز در آمریکا و بعد با فشار انقلابیون و ترس «کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا، از احتمال تهدید کارکنان سفارتش در ایران، شاه را با یک هواپیمای باربری نظامی به «مکزیک» و ویلایی در یک جزیره دور فرستاد و وی چهار ماه در مکزیک ماند؛ اما در این بین که به شاه و همسرش «فرح پهلوی» خیلی سخت گذشت و ناراحت از این رفتار رئیس جمهور آمریکا شدند، طبق درخواست شاه و موافقت مسئولین آمریکا، محمدرضا شاه برای معالجه، مجدداً به امریکا سفر کرد و ۵۴ روز دیگر در این کشور ماند؛ این سفر دوم شاه به آمریکا، برای مردم و دانشجویان تحریکبرانگیز بود؛ چون تجربه کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ در ایران را داشتند و از اینکه آمریکا، شاه را به کشور خود برده و در قالب طرحریزی و اجرای کودتایی مجدد، بخواهد او را به ایران برمیگرداند، ابراز نگرانی میکردند؛ لذا در این سفر دوم شاه به آمریکا، مردم و دانشجویان به رئیس جمهور آمریکا اخطار دادند که باید شاه را برای محاکمه به ایران بازگرداند.
البته دولت موقت بازرگان موضع درستی را برای برگرداندن شاه به ایران اتخاذ نکرده و فقط اعلام کرده بود که شاه در سیاست داخلی ایران دخالت نکند و پزشکان ایرانی وی را عمل کنند؛ اما رئیس جمهور آمریکا به اخطار اول و دوم انقلابیون توجه نکرد؛ اینگونه شد که ساعت ۹ صبح ۱۳ آبان سال ۱۳۵۸ مردم و دانشجویان پیرو خط امام از خیابان انقلاب، وصال شیرازی و طالقانی بهطرف سفارت آمریکا حرکت کرده و در ساعت ۱۱ صبح سفارت آمریکا که پر از اسناد محرمانه و سری و فوق سری علیه ایران بود و کارکنان آن داشتند این اسناد را از بین میبردند، تسخیر کردند.
آنروز در سفارت آمریکا ۶۰ نفر حضور داشتند که صبح سفیر آمریکا و یک نفر راننده به وزارت امور خارجه رفته و بعد از اینکه متوجه اشغال سفارت شده بودند، از ایران فرار کرده و پنج نفر دیگر از کارکنان سفارت نیز از درِ پشتی به سفارت کانادا پناهنده شده و نهایتاً ۵۳ نفر بهدست انقلابیون افتادند؛ اما در بین این ۵۳ نفر، ۱۳ نفر کارکنان زن سیاهپوست بودند که حضرت امام خمینی (ره) به احترام سیاهپوستها، دستور آزادی این ۱۳ نفر زن را صادر کردند.
در پی این اتفاق، دولت موقت بازرگان در ۱۵ آبان سال ۱۳۵۸ یعنی ۲ روز بعد از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بهدلیل اینکه حمله و تسخیر سفارت یک کشور کار درستی نیست و چهره ما را در دنیا بد جلوه میدهد، درجا استعفا دادند و حضرت امام خمینی (ره) با استعفا دولت موقت بازرگان موافقت کرده و بلافاصله شورای انقلاب را مأمور کردند که انقلاب را تا انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اداره کنند؛ و بعد هم سخنی فرمودند به این مضمون که: اینکار یعنی تسخیر لانه جاسوسی، انقلاب دوم بود.
وقتی خبر تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به گوش سران این کشور رسید، «کارتر» رئیس جمهور وقت آمریکا از ایران خواست که کارکنان سفارت را آزاد کند و سپس در ۱۶ آبان سال ۱۳۵۸، ۲ نفر یعنی «رمزی کلارک» دادستان سابق و «ویلیام میلر» یکی از کارکنان وزرات امور خارجه آمریکا را برای ملاقات با امام خمینی (ره) با یک پرواز فوری به تهران فرستاد؛ ولی امام درحالی که هنوز هواپیمای حامل این ۲ نفر در آسمان ترکیه بود، از این موضوع خبردار شده و بعد بلافاصله نامهای را به شواری انقلاب به این مضمون نوشتند که: کسی حق ندارد با فرستاده رئیس جمهور آمریکا ملاقات کند، هیچکس نباید با این افراد که مأمور رئیس جمهور آمریکا هستند، ارتباط برقرار کند؛ و بعد از اینکه هواپیما حامل این ۲ نفر در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست؛ بدون اینکه به سرنشینان آن اجازه خروج از هواپیما داده شود، مجدداً از همان مسیر به دستور برج مراقبت، فرودگاه را ترک کنند و برگردند.
بعد از پنج ماه از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا یعنی در تاریخ ۵ اردیبهشت، آمریکا برای آزادی ۴۰ نفر از گروگانهای خود متوسل به یک عملیات نظانی بنام «پنجه عقاب» در صحرای طبس شد که این عملیات هم به لطف الهی شکست خورد و بهفرموده امام خمینی (ره): «شنهای روان طبس مأموران الهی بودند».
رئیس جمهور وقت آمریکا در سفر اول شاه به این کشور که فشار انقلابیون ایران را همراه داشت، تقریباً آمادگی پیدا کرده بود که طی معاملهای جهت حفظ برقراری روابط با ایران، شاه را مبادله کند؛ اما تصمیم جدی در این خصوص اتخاذ نکرده بود. بالاخره آمریکا شاه را به ایران نداد؛ ولی بعد وقتی شاه با بیمهری رئیس جمهور وقت آمریکا روبهرو شد، به اتفاق همسر و خانوادهاش مجدداً به مصر برگشت و بعد از چهار ماه بهعلت عمل جراحی و وخامت جسمی، در پنجم مرداد سال ۱۳۵۹ در این کشور فوت کرد و در مسجد «رفاعی» کنار «ملک فاروق» پادشاه مصر دفن شد.