اشعاری از شهید جهادسازندگی «ابوالفضل عرب بالاجلینی»
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید ابوالفضل عرب بالاجلینی، یکم تیر ۱۳۳۵ در روستای جلین علیا از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین، کشاورز بود و مادرش معصومه شهادت ۱۳۶۶ نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند جهادسازندگی بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. بیست و ششم اسفند ۱۳۶۹ در محور همدان – کرمانشاه هنگام انجام مأموریت دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
اي شهيد
نداي رهبر خود را شنيدي نوروز علي
گفتي لبيک اي امام، جان را فدا کردي شهيد
مي سزد گر جان کنم ايثار راهت زان که تو
جان ما را با نثار جان خريدي اي شهيد
قدرت ايمان تو نازم که با ايمان خويش
بذر ايمان در دل ما پروريدي اي شهيد نوروز علي
تا نداي رهبر خود را شنيدي نوروز علي (اي شهيد)
گفتي لبيک اي امام، جان را فدا کردي شهيد
دشمن دين را تو کردي روسياه و زين جهت
در بر مخلوق و خالق رو سفيدي اي شهيد
آنقدر در خون و آتش مي کشيم از خائنين
تا که از جوشش بيفتد خون جوشان اي شهيد
تا نداي رهبر خود را شنيدي نوروز علي (اي شهيد)
گفتي لبيک اي امام، جان را فدا کردي شهيد
چون شهيدان جان فداي دين و قرآن مي کنند
پس چه باک از آنکه گردد جان به قرآن اي شهيد
هر شهيدي با خدا پيمان و صلت بسته است
آفرين بر يک چنين پيمان و ميثاق اي شهيد
تا نداي رهبر خود را شنيدي نوروز علي (اي شهيد)
گفتي لبيک اي امام، جان را فدا کردي شهيد
براي تعجيل در فرج امام عصر صاحب الزمان و پيروزي رزمندگان و سلامتي رهبر و مرجع عاليقدمان امام خميني صلوات