پنجشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۲۱:۴۳
شهید "غلامرضا دالایی"، نوجوانی از دیار خمین، با بصیرتی فراتر از سن خود، راه جهاد را برگزید و در عملیات کربلای ۵ به شهادت رسید. او با روحیه‌ای استوار، علی‌رغم جراحاتش، میدان نبرد را ترک نکرد و سرانجام خون پاکش را در راه اسلام نثار کرد. این روایت زندگی، حماسه و وصیت‌نامه اوست؛ کلامی که همچنان روشنی‌بخش مسیر ایثار و مقاومت است.

به گزارش نوید شاهد استان مرکزی، شهید رضا دالایی، نوجوان شهید، در تیرماه ۱۳۵۰ در روستای قورچی‌باشی از توابع شهرستان خمین و در خانواده‌ای متدین و کشاورز متولد شد. او که در سال سوم مقطع راهنمایی تحصیل می‌کرد، با عزم راسخ راهی جبهه شد. هیچ‌کس نتوانست مانع تصمیم او شود، چراکه مسیر خود را آگاهانه انتخاب کرده بود. او در همان سنین نوجوانی، اهل بصیرت شد و اینگونه بود که به چراغی برای هدایت دیگران تبدیل گشت.

شهید نوجوان، چراغ هدایت نسل‌ها

چگونگی شهادت

در سال ۱۳۶۵، پیش از عملیات کربلای ۴، گردان امام رضا (ع) از لشکر ۱۷ علی‌ابن‌ابی‌طالب به جبهه جنوب اعزام شد و بسیجیان خمین نیز در این اعزام حضور داشتند. این گردان، به فرماندهی شهید بزرگوار سیدعباس میرهادی سازماندهی شد و در جنگلی اطراف دزفول مشغول آموزش گردید. در ادامه، نیروهای سپاهیان حضرت محمد (ص) نیز به جبهه اعزام شدند که در میان آن‌ها، نوجوان شهید غلامرضا دالایی نیز حضور داشت.

بعد از سازماندهی نیروها، شهید دالایی به دلیل اخلاق نیکو و برخورد صمیمانه، خیلی زود با اعضای گروهان ارتباط برقرار کرد. یک شب، فرمانده گردان پس از نماز مغرب و عشاء، در حسینیه گردان سخنرانی کرد تا نیروها را برای عملیات آماده کند. گردان امام رضا (ع) که مأموریت خط‌شکنی داشت، شبانه به سمت بصره حرکت کرد اما به دلیل موانع، موفق به پیشروی کامل نشد. با طلوع صبح، نیروها به خاکریز قبلی بازگشتند و مواضع پدافندی تشکیل دادند. دشمن آتش سنگینی بر مواضع نیروهای ایرانی ریخت که منجر به شهادت و جراحت بسیاری از بسیجیان شد. در این میان، غلامرضا دالایی نیز مجروح شد و برای مداوا به بیمارستان انتقال یافت.

مدتی بعد، گردان برای عملیات کربلای ۵ آماده شد. با اینکه شهید دالایی هنوز بهبودی کامل نیافته بود، با اصرار فراوان خواستار حضور مجدد در جبهه شد و در نهایت همراه رزمندگان به عملیات پیوست. عملیات کربلای ۵ با موفقیت آغاز شد و دشمن از خطوط اول خود عقب‌نشینی کرد. با این حال، رزمندگان ایرانی در طول روزها با پاتک‌های سنگین دشمن مواجه بودند و مجبور شدند شبانه حمله کنند. در نهایت، در مرحله سوم عملیات، در منطقه نهر جاسم، این نوجوان رشید اسلام به فیض شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

"الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ"
(کسانی که به پروردگارشان ایمان آوردند، برای برپایی دین خدا هجرت کردند و با مال و جان خویش در راه او جهاد کردند، نزد خداوند دارای مقام والایی هستند و به‌راستی که آنان رستگاران حقیقی‌اند.)

خدایا! ما را در راه ولی تو فدا کن و به فیض شهادت نائل گردان. شهادت، تزریق خون تازه‌ای است به پیکر جامعه. این شهدا هستند که با فداکاری خود، حیات جدیدی به امت اسلامی می‌بخشند و خونشان در رگ‌های اجتماع جاری می‌شود. (استاد مطهری)

حمد و سپاس خداوندی را که به این بنده کوچک توفیق ایثار و جانبازی در راه خود عطا فرمود. شکر خدا را که این جنگ، حق و باطل را از یکدیگر جدا ساخت و انسان‌ها را در این آزمون بزرگ الهی به محک آزمایش گذاشت. خوشا به حال آنان که از این امتحان، سربلند بیرون آمدند.

ای ملت عزیز ایران! امروز پس از گذشت سال‌ها از پیروزی انقلاب اسلامی، باید از خود بپرسیم که برای این انقلاب چه کرده‌ایم؟ آیا در مسیر رضای خداوند گام برداشته‌ایم؟ آیا وارثان حقیقی خون شهدا بوده‌ایم؟ دیگر معطل نشوید! برخیزید و با نیتی خالص برای خداوند، به جبهه‌ها بشتابید و رضای الهی را طلب کنید.

ای جوانان! وقتی سرانجام این دنیا، مرگ است، آیا سزاوار است که انسان در بستر جان دهد؟ مرد باید در میدان نبرد، در راه حق، مبارزه کند و در برابر تجاوزگران بایستد.

پیامی به خانواده و ملت ایران

پدر و مادرم! شما برای من زحمات بسیاری کشیده‌اید و هر فرزندی وظیفه دارد در خدمت شما باشد، اما هنگامی که اسلام در خطر است، دفاع از دین بر هر چیزی مقدم است.

ای ملت عزیز ایران! قدر امام خمینی را بدانید، او نماینده امام زمان (عج) است و با الهام از خداوند، پرچم اسلام را برافراشته نگه داشته است. هرگز از راه و رهنمودهای ایشان منحرف نشوید، چراکه او حکومت را به امام زمان (عج) خواهد سپرد و پیروزی نهایی از آنِ اسلام است. اگر کسی در خط امام نبود، او را از حکومت کنار بگذارید و به وضعیت مستضعفان توجه کنید. راه امام، راه مستضعفان و پابرهنگان است، پس در مسیر عدالت و برادری گام بردارید.

سخنی با خانواده‌ام

پدر و مادرم! از اینکه نتوانستم زحمات شما را جبران کنم، پوزش می‌طلبم و از شما حلالیت می‌خواهم. خواهران و برادرانم! دنیا هیچ ارزشی ندارد، ما آفریده شده‌ایم که فرمان خدا را اطاعت کنیم و در راه او جهاد نماییم. اگر از من بدی دیده‌اید، از شما طلب بخشش دارم.

و اما وصیت آخرم:
به عنوان یک خانواده شهید، الگوی جامعه باشید، حجاب اسلامی را رعایت کنید، در نمازهای جمعه و دعاها شرکت کنید و دعا برای امام عزیزمان را فراموش نکنید.

پدر و مادرم! اگر پیکر من به دست شما نرسید، هرگز ناراحت نباشید، چراکه خداوند اجر شهدا را محفوظ داشته است.

والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

 

منبع: اداره هنری، اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده