ای پویندگان راه اسلام همراه با پیرجماران باشید/+دستخط شهید
نوید شاهد گلستان؛ شهید غلامرضا میر/ دوم فروردین 1341، در شهرستان زابل به دنیا آمد. پدرش عباس و مادرش سکینه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوم مرداد 1361، در شلمچه به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامده است.
فرازی از وصیت نامه شهید غلامرضا میر
وَلَاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سبیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یرزقونَ
ومپندارید ان کسانی راکه کشته شده اند در راه خدا مرده اند، بلکه زنده اند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ما لَکُمْ إِذا قیلَ لَکُمُ انْفِرُوا فی سَبیلِ اللّهِ اثّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَ رَضیتُمْ بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الآْخِرَةِ فَما مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الآْخِرَةِ إِلاّ قَلیلٌ ./ سوره توبه آیه 38
اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا هنگامى که به شما گفته مىشود: «به سوى جهاد در راه خدا حرکت کنید»! بر زمین سنگینى مىکنید (و سستى به خرج مىدهید)؟! آیا به زندگى دنیا به جاى آخرت راضى شدهاید؟! با این که متاع زندگى دنیا، در برابر آخرت، جز اندکى نیست!
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيَانٌ مَّرْصُوصٌ./ سوره صف
خدا دوست، دارد کسانی را که در راه او در صفی، همانند دیواری که اجزایش را با سرب به هم پیوند داده باشند، می جنگند.
به نام خداوند در هم کوبنده کاخهای ستمگران و منافقان و درود بر شهیدان کربلای حسین(ع) و سلام بر یاران باوفای حسین بر امام امت ابراهیم زمان و حسین زمان امام خمینی حامی مسلمین و متسضعفان جهان، درود بر یاران باوفای امام خمینی درود بر تمام شهیدان گلگون کفن، کربلای ایران، سلام بر عاشورا حسین(ع).
برادران، خون شهیدای صدراسلام از هابیل تا کربلای حسین (ع) تا کربلای جنوب و غرب ایران صدایم می زند که برادر چرا نشسته ای؟ چرا به صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام پاسخ نمی دهید؟ وظیفه خود دانستم که در این راه قدم بگذارم. خداوندا تو شاهد باش که این سخنان را در این میدان خون و شهادت می نویسم، به این امید که خون بی ارزش من این نوشته را به خواهران و برادرانم برساند.
ای امام ای فرزند پاک فاطمه بدان که فرزندان تو با عمل و گوش به فرمان تو و سرباز، جانباز تو بوده و خواهند بود با نیرو گرفتن از پبامهای روح بخش ات. نیرو می گیرند و تا آخرین قطره خون در زیر فرمان رهبری و فرماندهی ات خواهیم بود.
از تمام برادران و دوستان خود می خواهم که بعد از شهید شدن من به پدر و مادرم تبریک بگوئید، نه تسلیت و برای آنها از خدا طلب صبر کنند.
ای امت مسلمان، ای پویندگان راه اسلام امام را دعا کنید، امامی که وجودش انسجام بخش اسلام و توده عظیم امت اسلامی و مستضعفین جهان می باشد.
رهبری که پیام و کلامش مانند خونی است که در پیکر اجتماع جریان میابد. من این راه را که با آگاهی کاملی از اسلام داشتید، انتخاب کردم. با شناخت بوده و راهیست که در آن راه باید برای استحکام بخشیدنی نظام جمهوری اسلامی ایران از خون و جان خود مایه گذاشته ام و اگر در این راه افتخار شهادت نصیبم شده تنها به آرزوی خود رسیده ام زیرا اینکه رسالت مکتب ما چنین است.
این خون ثارالله است که تا به امروز اسلام را نگه داشته، اگر خونی ریخته نشود، نهال اسلام بارور نگردد پس چگونه اسلام گسترش پیدا خواهد کرد.
امروز ورقهای تاریخ اسلام با جوهری خونرنگ و قلبی به قامت عزیزانی چون سرو صفحه سفید کفن ها و گلگون نگاشته می شود، شهادت برایم فصل سرخی است، که از کتاب قرآن که معلمش حسین(ع) و کلامش کربلا و شاگردش همه انسانهای بیدار از کربلای حسین(ع) تا نینوای جنوب و غرب ایران که فرمود: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
برادران و خواهران عزیزم: ما این انقلاب و دستاوردهایش را سهل و آسان به دست نیاوردیم، انقلاب اسلامی ما در جهان بی نظیر است.
به هوش باشیم که روح هزاران شهید پاک باخته بهشتی، باهنر، رجائی، قدس، مطهری و دیگر شهیدان این انقلاب، شهیدان این روستا بخصوص شهید مظلوم علی میاندره و شهید پاسندی و شهید روشنی و چشمان هزاران معلول و عروج انقلاب به ماست که چگونه از این انقلاب الهی پاسداری کنیم. به امید خدا که همگی ما در قبال خداوند و اسلام و خون این شهیدان احساس مسئولیت شده و خواهید کرد و لحظه پاسداری از انقلاب غفلت نکنیم. و اما شما ای خواهران و برادران حزب الله این شما هستید که باید چنان یار و یاور این نعمت بزرگ الهی و این برکت خداوندی یعنی امام عزیزمان خمینی باشید.
بدانید که پیروزی از آن شماست و این وعده خداوندی است. برادران انتظاری که من از شما دارم، اینکه در هر حال یار و یاور و همراه ولایت فقیه و در این زمان عروج خدا این فرزند پاک پیامبر باشید.
و اسلحه را که از دست من افتاده شما بر دوش بگیرید و با دشمنان خدا پیکار کنید و شما خواهران باید رسالت زینبی خود را در رساندن پیام خون شهیدان به ملل جهان به انجام برسانید و همچون شیر زنان صدراسلام بر جلوی منافقین و کافران که دشمن خدا و اسلام عزیز باشند، مقاومت کنید. همچون زینب که در کاخ یزید بر علیه کافران فریاد رسای اسلام را سر داد.
وصیت نامه شهید غلامرضا میر
باری صحبتی با پدر و مادرم دارم: برای من گریه نکنید که با گریه کردن شما دشمن خوشحال می شود، امام را دعا کنید. پدر جان امیدوارم که مرا ببخشی چون من فرزند بی لایقی برای شما بودم، از اینکه نتوانستم در پیری عصای دست تو باشم امیدوارم که مرا ببخشی و مادر عزیزم من می دانم بلکه خودت بهتر می دانی که دوری فرزند برای والدینش چقدر سخت است مادرم از اینکه بعضی مواقع با شما تند صحبت کردم، مرا حلال کنید. پدر جان به فامیلها و وابشتگان بگو اگر روزی با آنها تند صحبت کردم. مرا طلب عفو قرار دهند.
سلام بر پدر جان؛ حال پدر عزیزم انشاءالله خوب است اگر هر چند که پسر با پدر خیلی همدیگر را دوست داشته باشند، ولی پدر جان من برای اسلام و قرآن دفاع کردم و خداوند سعادتع شهادت را به من آموخت.
و باری پدر و مادر برایم گریه نکنید، بر سر قبرم ناکام ننویسید بلکه نابودی شرق و غرب را بنویسید. پدر عزیزم و مادر گرامی اگر روزی بیاد من افتادی تنها خواهشی من این است، که به انقلاب اسلامی فکر کن که چون فرزندت در این راه به شهادت می رسد. قدر عشق را بدان که سرافرازم کرد. عاقبت عشق وطن بود که سربازم کرد.
و در آخر از شما می خواهم که مسجد را خالی نگذارید، و در سر مزار من این شعار را بدهید
مرگ بر آمریکا/ مرگ بر شوروی/مرگ بر صدام
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار/ از عمر من بکا و به عمر او بیفزاری/والسلام
وصیت نامه شهید غلامرضا میر/
و باری پدر جان برادران من را طوری تربیت کنید که یار و یاور امام و یاور مستضعفان باشند و دنباله رو امام مان باشند./والسلام
منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره هنری، اسناد و انتشارات