به فرمان الهی باید با فتنه گران بجنگید و از همدیگر سبقت بگیریم/«شهید محمدرضا رستمی»
نوید شاهد
گلستان؛ شهید محمدرضا رستمی/ ششم
شهریور 1329، در روستای ایلوار از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پدرش
شعبان(فوت1340) و مادرش بلقیس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس
خواند و دیپلم گرفت. کارمند آموزش و پرورش بود. سال 1353 ازدواج کرد و صاحب سه پسر
و سه دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم اسفند 1365، با سمت تک
تیرانداز در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر وی را در
گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
فرازهایی از وصیت نامه شهید محمدرضا رستمی
اشهدان لا اله الا الله/ اشهدان محمد رسول الله/اشهدان علی ولی الله
با حسرت از این جهان بریدن سخت است/ از گلشن وصال گل چیدن سخت است
مجاهدت شهیدی در دم آخر حسین/ جان دادن و کربلای ندیدن سخت است
با درود و سلام به آقا امام زمان (عج) تعالی و نایب بر حقش امام خمینی و با درود و سلام به شهدای صدر اسلام تا شهدای کربلای ایران و جهان و با درود و سلام به شما حضار محترم و شنوندگان و خوانندگان این حقیر بخاطر رضا و خوشنودی پروردگار بی همتا بر خود تکلیف داشتم که عازم جبهه حق علیه باطل گردم، زیرا خداوند انسانها را در این دنیا با مال و جان و فرزندانش امتحان می کند و همچنین خواستم اگر چه در روز عاشورای کربلای حسین علیه السلام نبودم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» آن حضرت حسین زمان لبیک گفته باشم و بس بله تا باطل هست این نبرد همچنان ادامه دارد.
چرا که فرمان الهی است، که باید با فتنه گرانی که بندگان خدا را به سوی باطل و گمراهی می کشاند، جنگید. ما هم مثل حسین علیه السلام در جنگ وارد شدیم و مثل امام حسین علیه السلام باید شهادت برسیم و با امر به انتظار شهادت نشسته ایم تا فردای فرزندانمان در مقابل کفر جهانی، سرافرازی بایستند و این جنگ ها با عراق دفاع از جمهوری اسلامی و مسلمین و نوامیس آنان است. اصلاً زندگی جز عقیده و مبارزه در راه آن چیز نیست و انسان نمی تواند از حق سخن بگوید و با باطل کاری نداشته باشد.
پس چرا؟ با کارهایمان وزن و بچه ها و پدر و مادرمان و خانه نشین را بر جهاد در راه خدا مقدم بشمارم، و نباید از دستور و فرمان الهی سرپیچی نمائیم و از خداوند هم بخواهیم که از راضی باشم! ابدا ، پس باید در راه خدا جنگید و از همدیگر سبقت بگیریم.
و نکند پر شود و مرگ به سراغ ما بیاید وحسرت دنیا و آخرت شدیم، چون انبیاء و امامان و قرآن و رهبرمان را ره به ما نشان داده است و خودمان را هر چه زودتر به فنون نظام آشنا و در خط مقدم جبهه دوش به دوش برادران رزمنده با کفار بجنگیم که راه شهیدان امروز این است، البته کسانی که توانایی ندارند که همانطور امام فرمود را نمی گوئیم.
بلکه نیروهای موثر کیفی و مفید را می گوئیم.
همسرم و فرزندانم نمی دانم. اگر چه نتوانستم یک شوهری برای شما و پدر خوبی برای فرزندانم نمی باشم و مرا با بزرگی خودتان خواهید انشاءالله بخشید. از شما همسرم می خواهم جای خالی مرا برای فرزندانم پر کنید و با آنها مهربان باشی. فرزندانم از قرآن و اسلام و رهبر اطلاعت کنید و به معنای قرآن عمل نمائید تا بتوانید کمتر به اسلام و مسلمین خدمت کنید.
مادرم و برادرانم و خواهرانم سلام من نمی دانم چطور از شماها مخصوصاً مادرم سپاسگزاری کنم. من بنده گناهکار بیش نیستم و دستم خالی است از همه شما می خواهم مرا عفو کنید و التماس شما را دارم و از تمام قوم و خویشان و دوستان و هم محلی ها و همشهری ها همه و همه که بر گردنم حقی دارید و مرا بخشند و از همه آنها التماس دعا داریم. از خداوند می خواهم به ادامه دهندگان راه حسین علیه السلام توفیق بده تا آخرین و تا آخرین قطره خون از دست آوردهای انقلاب و اسلام دفاع نمائید و در این راه از هیچ کس ترس به خود راه ندهید و اگر هم کشته شدید باز خدا هست.
پروردگارا به مرزداران ما قدرت و به پیمان ما صبر و به
رزمندگان توفیق عنایت فرما.
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات