شهید عزت اله زمانی/ شهیدی که آرزوی پیروزی کشور در جنگ با عراق داشت
شنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۳
امام خمینی را بسیار دوست می داشت و همیشه گوش به فرامینش می داد. تا اینکه برای آخرین بار که می خواست به جبهه برود با همه ما روبوسی کرد و رفت بعد از مدتی از طریق سپاه متوجه شدیم که ایشان به شهادت رسیدند.
به گزارش نوید شاهد گلستان: «شهید عزت اله زمانی»، پانزدهم آبان 1339، در روستاي توران ترك از توابع شهرستان راميان به دنيا آمد. پدرش «يارمحمد» و مادرش «عذرا»، نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. بيست و سوم آذر 1362، با سمت تيربارچي در بانه هنگام درگيري با نيروهاي حزب دمكرات و كومله بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. پيكر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند. برادر وي حسن نيز به شهادت رسيده است.
شهید عزت اله زمانی، دوران کودکی را در دامان پر مهر و محبت پدر ومادرش رشد و نمو نمود پدرش کشاورز و مردی بسیار پر تلاش و زحمتکش بود و هفت فرزند داشت.
عزت اله فرزند دوم ایشان بود با سپری نمودن دوران طفولیت و رسیدن به مرحله تحصیل در دبستان روستای محل سکونت خود ثبت نام نمود. با توجه به علاقه زیادی که به تحصیل وکسب علم و دانش داشت توانست وارد مقطع راهنمایی و سپس دبیرستان شود.
دوران دبیرستان او مصادف بود با به ثمر رسیدن انقلاب شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ایشان در پیروزی آن نقش موثری داشت. وچون خط خوبی داشت از او می خواستند در نوشتن پرچم وشعار نویسی فعالیت داشته باشد. در تظاهراتها علیه رژیم شاه نیز فعالیت گسترده ای داشت.
در سال اولین دبیرستان به علت یکسری مشکلات ترک تحصیل کرد بعد از انقلاب نیز برای گذراندن خدمت سربازی خود به جبهه رفت برای گذراندن آموزش نظامی آنها را به چابهار برده بودند بعد از اتمام خدمت سربازی باتوجه به علاقه ای که به نظام و اوضاع کشورش داشت وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و به عضویت آنجا در آمد با اوضاع بدکشورمان هرچند وقت یک بار چند ماهی به جبهه و منطقه جنگی اعزام می شد.
مادرش می گوید: گویی خودش را وقف دولت و مردم میهنش کرده بود با اصرار زیاد او را راضی کردم که ازدواج کند دختر عمویش را به عقدش در آوردم از صدای آهنگ ساز خیلی بدش می آمد شب عروسیش ساده و رسمی برگزار شد و بجز افراد درجه یک کسی حضور نداشت حاصل ازدواجشان یک پسر بود که 25 روز بعد از شهادتش متولد شد.
مردی بسیار فهمیده و مهربان و خون گرم بود به خواندن قرآن و نماز اول وقت بسیار اهمیت می داد. اگر فرصت داشت در نماز جمعه هم شرکت می کرد. به حجاب بسیار توجه داشت و خواهر و دختر های خواهرش با وجود اینکه کوچک بودند سفارش بسیار می کرد که حجابشان را همیشه در جامعه حفظ کنند.
بزرگترین آرزویش که همیشه از آن صحبت می کرد پیروزی کشورمان در جنگ با عراق بود. امام خمینی را بسیار دوست می داشت و همیشه گوش به فرامینش می داد. تا اینکه برای آخرین بار که می خواست به جبهه برود با همه ما روبوسی کرد و رفت بعد از مدتی از طریق سپاه متوجه شدیم که ایشان به شهادت رسیدند، خیلی ناراحت شده بودیم هر چند او به آرزویش رسیده بود او درتاریخ بیست و سوم آذر 1362، درمنطقه بانه بر اثر ترکش خمپاره دشمن به معبود واقعی خود شناخت تشییع جنازه و مراسم باشکوهی به خاک سپرده شد.
منبع: معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما
