شهید و شهادت از نگاه سردار شهید علیرضا طغرایی
شنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۰۴
در فرهنگ غني اسلام شهيد به معني نمونه، اسوه و حاضر و الگو و ... در تاريخ مي باشند.
شهدا نوري هستند در بستر تاريخ براي روشنايي راه انسان هاي آزاده و مسلم، بنابراين مردن يك شهيد پوچ و بي معنا نيست
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید علیرضا طغرايي، دوم دي 1339، در شهرســتان گرگان به دنیا آمــد. پدرش یعقوب، کارمند شــهرداري بود و مادرش لیلا نام داشــت. تــا پایان دوره متوســطه درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند هیئت هفت نفره گرگان بود. از ســوي بســیج در جبهه حضور یافت. ششم خرداد 1361، با سمت تکتیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به ســر، شهید شد. مزار او در گلزار شهداي امامزاده عبدالله زادگاهش قرار دارد.
شهيد و شهادت
در فرهنگ غني اسلام شهيد به معني نمونه، اسوه و حاضر و الگو و ... در تاريخ مي باشند.
شهدا نوري هستند در بستر تاريخ براي روشنايي راه انسان هاي آزاده و مسلم، بنابراين مردن يك شهيد پوچ و بيمعنا نيست و آن مرگي نيست كه ابرقدرت ها و صداميان بر ما تحميل كرده باشند. بلكه مرگي است پرافتخار و پرفضيلت و متعالي كه شهيد با تمام شناخت و ايمانش آگاهانه، در اين راه قدم مي گذارد.
در زماني كه كه ظلم و جنايات ابرقدرت ها و اسرائيل غاصب به اوج خود رسيده و در زمين عرصه را براي مستضعفين تنگ كرده است و در زماني كه مسلمين بدون هيچ سلاحي در مقابل اينها ايستاده اند و حتي در همه ي عصر، كه شرايط چنين باشد. مسئوليت از دوش يك مسلمان سلب نخواهد شد. بلكه مسلمين مشت محكمي بر آنان مي زند يا پيروز مي شود و يا به درجه رفيع شهادت نائل مي شود كه شمع راه ديگران خواهد شد. بنابراين اگر مسلمين زنده هستند در مقابل زنده ماندن، مسئول خواهند بود و مسئوليت آنان جهاد است، جهاد، جهاد.
توانستن و يا نتوانستن و يا تنها بودن و با جمعيت بودن دليل بر آن نباشي كه رسالت از كسي سلب شود. بلكه باعث تغيير شكل رسالت مي شود بنابراين خدا دستور به جهاد مي دهد اگر چه يك تن باشي و اگر چه سلاحي هم نداشته باشد و اگر چه ده ها تن باشيم.
ما وارث انبياء در طول تاريخ هستيم. ما وارث شهدا در تاريخ مي باشيم. خدا به آنان ياد داد كه چگونه بايد مرد. آنان به عهد خود با خدا وفا كردند و الگوي ما شدند و انشاءاله كه ما بتوانيم به عهد خود وفا كنيم و الگويي باشيم براي نسل هاي بعد و عصرهاي بعد. مسلمين بايد با شهادت خودشان عزت و حيات اسلام را در آينده تضمين كنند.
بنابراين از همين جا به همه ابرقدرت ها و صداميان اعلام ميكنيم:
كه اگر براي ما هيچ وسيله اي حتي يك كارد باقي نماند، ما مسلمين با چنگ و دندان از ميهن اسلاميمان دفاع ميكنيم. اي آمريكاي غارتگر و اي مزدور خائن، صدام كافر، شماها همگي خيال نكنيد كه مرگ ما مردن و از بين رفتن است. مرگ ما مرگ نيست، آغاز زندگي نو و جاويدي مي باشد كه توان درك آن از شماها ساقط است.
مرگ ما وقتي است كه شما مزدوران و آن آمريكاي غارتگر و اسرائيل غاصب باشيد و در مقابلتان ساكت باشيم آن روز مرگ ما مسلمانان خواهد بود و بدانيد:
تا وقتيكه اسلام دين ما و شهادت مرام ما و خميني امام ما و وحدت سلاح ما، نابودي استكبار جهاني و در راس آن آمريكاي غارتگر و صدام كافر شعار ماست و ... يك لحظه خواب خوش نخواهيد داشت و در هر لحظه با شتاب و سريع بطرف فرعونها و يزيديان ميرويد. بله ما با سلاح ايمان و شهادت و شما با هر گونه سلاح كاذب.
بالاخره ديديد براي چندمين بار در تاريخ ثابت شد كه پيروزي و رستگاري در گرو ايمان و شهادت است نه در گرو ابزار. برادري كه با كارد چهار نفر از دشمنان اسلام را كه مجهز به تيربار و كلاش بودند را اسير كرد، اين همان ايمان است كه در جبهه مي رزمد، اين مكتب است كه عرض اندام مي كند، نه ابزار شهادت از براي ما افتخار است، شهادت آرزوي ماست و شهيد در پيش خدا ارزش زيادي دارد، شهدا زنده اند و پيش خدا رزق مي خورند.
انسان براي رسيدن به يك هدف هميشه از يك وسيله استفاده مي كند و شهادت عاليترين سكوي پرتاب به مقام والاي معنوي بسوي الله مي باشد.
من معتقدم به رهبري و هدايت و ... خداي متعال ـ معتقدم به نبوت رسول اكرم بعنوان فرستاده و راهبر انسان ها به سوي خدا ـ معتقدم به اصل امامت در تشيع راستين از حضرت علي (ع) تا امام حسن عسكري ـ معتقد هستم كه در عصر غيبت رهبري جامعه به دست فقيه جامع الشرايط (ولايت فقيه) تا اين رهبري را به صاحب اصلي آن يعني امام زمان (عج) تحويل دهد.
من معتقد هستم كه در عصر حاضر تنها و تنها فقط امام خميني مي باشد كه داراي شرايط فقيه و مرجع جامع الشرايط مي باشد.
من معتقد هستم كه تنها امام خميني مي تواند ما را به مقصد اصلي مان ببرد و تنها كسي است كه مي تواند اسلام و مسلمين را نجات دهد امام خميني به منزله كشتيبان كشتي نوح مي باشد هر كه با او و پشت سر او و همراه او باشد نجات مي يابد در غير اينصورت هلاك خواهد شد.
هر كس به حرفها و پندهاي امام و روشنگري هاي امام جامعه عمل بپوشاند در دو جهان سعادتمند و رستگار خواهد شد. امام مرجع، فقيه، متقي، صديق و صادق و مخلص خدا، رهبر و ... ميباشد.
بنابراين:
اي ملت مواظب آنان باشيد كه ميگويند رهبري از مرجعيت جداست. اين همان نغمه ابرقدرت ها مي باشد. اي ملت! امام را ياري كنيد تا خدا شما را ياري كند. كاري نكنيد كه قلب و روح امام از شما به درد آيد كه در اينصورت بدانيد كه به عذاب الهي در دو جهان گرفتار خواهيد شد. همه بدانيد كه پيروزي ما در گرو 3 اصل كلي بوده است:
1- اسلام به عنوان تنها دين براي رهايي انسانها.
2- امت به معناي پيروان دين و معتقدان به دين.
3- امامت بعنوان عينيت بخشيدن به اصل بالا و رهبري اصل دوم اين امامت و امام است كه مي تواند اسلام راستين را به معناي واقعي با معيارهاي واقع گرايانه بفهمد وبگويد اين امت است كه خودشان را با اين معيارها وفق مي دهند.
بنابراين اي امت شهيدپرور بدانيد رهايي و رستگاري شما در گرو ياري امامتان مي باشد. اين امامي كه در تمام عمر فقط براي خدا هجرت، جهاد، آواره، فرياد، مال، فرزند، جان، عمر و ... از همه چيزش گذشت تا بتواند اسلام را نجات دهد.
اي خدا حالا كه براي ما از ميان خود ما رهبر و هدايت كنندهاي فرستاده اي تا بندگانت را به سوي تو هدايت كند، سلامتي كامل و طول عمر به او عطا كن: خدايا تمام عمرم را بگير و به عمر امام بيفزاي.
تحول عظيمي كه امام ايجاد كرد نه تنها دشمنان اسلام بلكه دوستان انقلاب را هم متحير كرده است. تحولي كه در جهان و منطقه براي جبهه هاي آزادي بخش الگو قرار گرفته است و نداي ياري و همگامي با نهضت هاي آزاديبخش را ميدهد حركات و مواضع امام بقدري متعالي بود كه قدرت تفكر را از دشمن گرفت. چند روز پيش چندين خبر شنيدم كه روحم را متأثر كرد. شهادت سردار اسلام و مرد هميشه در سنگر جهاد برادر عزيز و يار و ياور محرومان و مستضعفين جهان و امام دكتر شهيد مصطفي چمران بود.
من قبل از انقلاب او را نمي شناختم و بعد از انقلاب با كمي مطالعه در رابطه با مسئله سازمان آزادي بخش فلسطين و جنوب لبنان و شيعيان با سازمان حركت المحرومين كه سازمان شيعي بود و شاخه نظامي آن يعني امل و از جمله دكتر شهيد چمران آشنا شدم.
در اوايل انقلاب يادم هست كه گروه هايي ايشان را خائن به سازمان الفتح مي دانستند و آمريكايي بعد از مطالعه و كمي صحبت با برادران فلسطيني كه به ايران آمده بودند و در شهرستانها صحبت مي كردند از آنها سوال های را كردم و متوجه توطئه آنان شدم.
دكتر مردي بود از تبار ابوذر. او هميشه تنها بود و فقط براي خدا كار مي كرد. جزء هيچ گروهي نبود و فقط مطيع اوامر امام بود. بعد از انقلاب در تمام جبهه ها فرمانده بچه هاي انقلابي در سنگر انقلاب در مقابل ضد انقلاب ايستاد ومقاومت نمود. حتي يكي از بنيانگذاران سپاه پاسداران بود. نميدانم در رابطه با او چه بگويم چون من كوچكتر از آن هستم كه بخواهم در رابطه با سردار اسلام چنين صحبت كنم و از لحاظ نظامي و غيره جداً او حمزه زمان ما بود.
خداوند انشاءالله او را در جوار امام حسين (ع) قرار دهد.
دهم تیر 1360
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرونده فرهنگی شهدا
نظر شما