«کبوترها قاصد شهادت بودند»
سهشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۳
کتاب کبوترها قاصد شهادت بودند به قلم غلام علی نسائی 13 روایت ماندگار از مردان مشهور شمالی است.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ کتاب کبوترها قاصد شهادت بودند به قلم غلام علی نسائی، روایت ماندگار از 13 شهید شمال کشور است که در نوجوانی و جوانی در وسط زندگانی، گامی شگفت برداشته، برای رسیدن به مقصد و مقصود نهایی، پریدن به آسمان لایتناهی، از تمام هستی خویش، از نام و نشان، از جان، از سیطره زمان گذشتند.
این کتاب مشتمل بر 90 صفحه است که توسط انتشارات سپاه نینوا در یک هزار شمارگان منتشر شده است.
برشی از کتاب:
«حاج خدیجه! من یک حالی شده ام؛ انگار کمرم شکسته است.»
من هم حال خوشی نداشتم. یک مرتبه همه کبوترهای حسن پریدند. هیچ وقت کبوترها این وقت غروب، از توری بیرون نمی زدند. مادرم گفت: «حاج خدیجه! حسن شهید شده.»
من سست و بی حال افتادم. دهانم خشک شد و سردرد گرفتم. شب شده بود، مشهدی حسین، بدجوری بی طاقتی می کردو نصف شب رفت بیرون کبوترها هنوز برنگشته بودند. جنازه حسین که توی حیاط گذاشتند، کبوتها یک جا پایین آمدند و نشستند. چند تایشان پریدند روی تابوت حسن. مردم آبادی، های های گریه می کردند. حسن را که بردند، کبوترها دوباره رفتند.
نظر شما