حاج صادق روشنی، جانباز شیمیایی دفاع مقدس: کربلا نقطه اوج معرفت است
جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۰۸
نوید شاهد _ امروز که بیمار کرونایی تنها چند روز را با سختی نفس میکشد و هر لحظه جان خود را از دست رفته میپندارد، باید بیشتر بتوانیم جانبازان شیمیایی را درک کنیم، جانبازی که سالهاست تنگی نفس جان و روحش را می آزارد. به همین بهانه نوید شاهد گلستان گفتگویی جذاب و خواندنی با این جانباز هشت سال دفاع مقدس داشته است که در ادامه می خوانید.
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ جانبازان شاهدان زنده تاریخ پر فراز و نشیب دفاع مقدس هستند، آنها تمام لحظات جنگ را با تمام سلولهایشان درک کردند، شهادت و اسارت یارانشان را به چشم دیدند و با دل خونین به مبارزه ادامه دادند، با دست و پایی که دیگر نبود در میدان ماندند و حسرت شهادت و پیوستن به رفقایشان را در دل نهان کردند و امروز راویان صحنههای بیبدیل آن دوران هستند.
"حاج صادق روشنی" نیاز به معرفی ندارد. او امروز سمبل شهامت و ایثار است. از ذخایر معنوی دفاع مقدس و از مفاخر ماندگار این دیار است. نوید شاهد گلستان گفتگویی با این جانباز والامقام داشته است که در ادامه می خوانید.
نوید شاهد گلستان: لطفا خودتان را بیشتر معرفی کنید:
روشنی: حقیر محمد صادق روشنی هستم از روستای یساقی و فرزند دوم یک خانواده پنج نفری. دوران ابتدایی و راهنمایی را در مدرسه روستا و دوره دبیرستان را در دبیرستان بازرگانی گرگان سپری کردم.
نوید شاهد گلستان: از محیط خانوادگی خود بگویید و از آموزههایی که داشتید.
روشنی: نماز خواندن اولین و بهترین آموزه خانوادگی من بود. پدر و مادرم علیرغم فعالیتهای سخت و مداوم کارهای کشاورزی، فریضه نمازخواندن را هیچگاه فراموش نمیکردند. در مدرسه روستا هم معلمی داشتم به نام آقای محمد عاطفی که جدیت زیادی در اشاعۀ فرهنگ اقامه نماز در مدرسه داشتند. من که نماز خواندن را در خانه به خوبی آموخته بودم با تشویق آن معلم عزیز، ابتدا مؤذن و سپس امام جماعت بچههای مدرسه شدم که این موضوع اثرات عمیقی در روحیات من بجا گذاشت و از همانجا راههای دوستی با خدا برای من نمایان شد.
نوید شاهد گلستان: از فعالیتهای انقلابی خودتان بگویید.
روشنی: در دوره دبیرستان، نغمههای انقلاب به گوشم رسید. بعد توسط شهید علی پاسندی با اعلامیههای امام خمینی (ره) آشنا شدم. اولین دبیرستانی که در گرگان برنامۀ راهپیمایی علیه رژیم شاه برگزار کرد دبیرستان ما (بازرگانی) بود.
نوید شاهد گلستان: نحوه آشنایی شما با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چگونه بود؟
نوید شاهد: در همان دوران دبیرستان، بحث جهاد سازندگی مطرح شده بود که من هم به عضوریت آن درآمدم و مدتی در مأموریتهای مربوط به مهار آتش سوزی جنگلهای منطقه شرکت کردم. تا اینکه به پیشنهاد آقای اکبر پاسندی در قالب نیروهای مردمی برای فرو نشانی آتش ناامنی و اغتشاش، عازم بلوچستان شدیم که همین مأموریت موجب آشنایی من با سپاه و پیوستن من به این نیروی انقلابی شد که تا کنون ادامه یافته است.
نوید شاهد گلستان: تحصیلات دانشگاهی هم داشتهاید؟
روشنی: بله سال 82 وارد دانشگاه شدم و در رشته ادبیات فارسی لیسانس گرفتم.
نوید شاهد گلستان: چه زمانی وارد جبهه های دفاع مقدس شدید و چه مسئولیتهایی داشتید؟
روشنی: عید نوروز سال 1360 تاریخ اولین اعزام من به جبهههای دفاع مقدس بود. ابتدا به عنوان مسئول دبیرخانه در تیپ 41 ثارا...که بعد تبدیل به لشکر ثارا... میشود، انجام وظیفه میکردم و بعداً بعنوان نیروی داوطلب و تخریب در واحد اطلاعات و عملیات مشغول خدمت شدم.
نوید شاهد گلستان: از همرزمان شهید خود نام ببرید.
روشنی: شهیدان بزرگوار حاج حسین میرحسینی - رضا مرادی - حسین یوسف فدایی و بسیاری دیگر از خوبان. امروز من تکلیف و وظیفه خودم میدانم که با شرکت در برنامهها و مراسم خاطرهگویی دفاع مقدس پیام آن عزیزان را به نسل جوان منتقل کنم. لذا با وجود مشکلات جسمی، در برنامههایی که حتی در نقاط دور از محل سکونتم (مثل مریوان) برگزار میشود شرکت کردهام.
نوید شاهد گلستان: از کربلا و امام حسین (ع) چه توصیفی دارید؟
نوید شاهد: کربلا نقطه اوج معرفت است و بچههای جبهه با تأسی به سیدالشهدا(ع) از مظاهر دنیوی چشم پوشیدند و دریچههای معرفت الهی را به روی خود گشودند.
نوید شاهد گلستان: درچه تاریخی و در چه منطقه ای به درجه جانبازی نایل شدید؟
روشنی: نقطه اتصال من به خدا، جزیره عشق و وصال و جزیره دوستی با خدا بود. تاریخ هفتم اسفند 1362 تاریخ مجروحیت حقیر است که خدا منت گذاشت و یکی از الطاف خفیه خود را به من عنایت کرد. در لحظات اولیه مواجهه با آثار شیمیایی، هالهای از دود دیدم. تشنگی و سردرد دیدم. اما همه اینها را دریچه دوستی با خدا میبینم.
نوید شاهد گلستان: پیامتان برای جامعه چیست؟
روشنی: شما از قول من به جامعه بگوئید که "صادق" منتظر زمان شهادتش است.
نظر شما