بهترین دوستانم ادامه دهنده راه شهدا باشند!
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهید احمدعباسی، نهم فروردین۱۳۳۰ در شهرستان قوچان به دنیا آمد. پدرش رضا فوت ۱۳۴۸ و مادرش قمر نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و چهار دختر شد. روحانی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم اسفند ۱۳۶۵ با سمت تک تیرانداز در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر ش در گلزار شهدای آق امام روستای زابلی محله تابعه شهرستان بندر ترکمن به خاک سپرده شد.
وصیتی از شهید عباسی
با سلام به پاسدار خون همه شهیدان و با درود سلام بریگانه منجی عالم بشریت امام زمان و با درود و سلام بر خانوادههای معظم شهدا و با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام امت و درود سلام به امت شهید پرور ایران.
پیش از آنکه خواسته باشم وصیت کنم بهتر دانستم که درباره مرگ کلمهای گفته باشم. مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست بلکه از عالمی به عالم دیگر و از جایی به جای دیگر است. پس ما باید همیشه از قرآن پند بگیریم و از نکات و کلمات او برای خودمان دفتری از معرفت درست کنیم.
ای خدای بزرگ باور نمیکنم که به آن مقام رسیده که با خدای خویش معامله کنم و جان ناقابل خود را تقدیم نمایم. پروردگارا تو شاهد باش که من با آگاهی کامل انتخاب کردم و علم بر اینکه دشمن، دشمن است و دین تو را یاری کردم.
از این دفتر برگی است که نصیب بنده ناقابل شده است اگر مورد قبول و لطف تو واقع شود. بنا به توصیه امام و قرآن برای نابودی دشمنان اسلام این جانب وظیفه خود دانستم که به میدان بشتابم و به یاری خدا دوش به دوش برادران خود تا آخرین قطره خون خود برای نابودی دشمن و مسلمین بجنگم. ای دنیا بدانید که ملت ما امت بزرگی است اسمشان را باید در تاریخ ثبت کنید به سجادهای به وسعت زمین و با تربتی به خون شهیدان رنگین در قبلهای به عمق دریا در صفوفی به شکوه اقیانوس با ایمان محکمتر از کوهها.
آیاتی به زیبایی حقیقت سرود پیروزیمان الله اکبر و همان مسجد، قله گاهمان سنگر، گرد شدگان به مقصدمان و کربلا و خدمتمان نماز و دفترانمان قرآن از میان رنگها رنگ سرخ و از میان تمام مرگها شهادت و از میان تمام گلها لاله از میان تمام ائمه حضرت محمد مصطفی و از آنجا به فرمان علی از میان همه مجاهدان حسین از میان همه قصهها قیام و از میان تمام کتابها قرآن و از میان تمام روزها عاشورای حسین را برگزیدهایم خدایا تو خود بنگر که اسطورههای شهادت چگونه مرگ را به بازی گرفته اند خدایا به فرشتگانت بگو که خلیفه را در زمین ببینید،
خدایا پیامبرت را بگو که پیروانش حماسه آفریدند و به علی «ع» بگو که شیعیانت قیام بر پا کردند. به حسینت بگو که خونش همچنان در رگها میجوشد. خدایا ما با تو پیمان بسته ایم که تا پایان راه برویم و بر پیمانمان همچنان استوار بمانیم.
خدایا تو خود میدانی که من هدفم را شناختم و عازم کربلای ایران شدم و از شهادت در راه خدا بیم ندارم بدانند اگر که اجل فرا رسد چه در رختخواب و چه در جبهه و در هر جا لحظهای تقدم و تاخیر نخواهد داشت بدانید که شهادت تزریق خون است بگو تمام جامعه و شهید همیشه زنده و جاوید خواهد ماند.
مادر عزیزم بعد از شهادتم صبور باش زیرا خدا با صابرین است. انشا الله که خداوند بزرگ در دنیا صبر و در آخرت اجر عظیم عنایت بفرمایید و با مادرت فاطمه زهرا محشورت نماید.
بهترین دوست من کسی است که راهم را ادامه دهد.
میروم در کشتی وصلت نشینم روز و شب به ساحل میرسم یا غرق دریا میشوم.