در گفتگو با همسر شهید افشین ذورقی بحری مطرح شد؛
نوید شاهد - شهید مدافع حرم "افشین ذورقی بحری" در روز تولد حضرت علی ‎اصغر (ع) به شهادت رسیدند و در سالروز تولد حضرت جوادالائمه (ع) خبر شهادت ایشان رسید و در روز وفات حضرت زینب (س) به خاک سپرده شدند که شام غریبان ایشان با شام غریبان حضرت زینب (س) تقارن داشت. همسر این شهید در گفتگویی از دو شرط وی هنگام ازدواج گفت.

به گزارش نوید شاهد گلستان؛ شهدای مدافع حرم از عوامل وحدت جبهه حق برای آماده‌سازی جامعه بشری پیش از ظهور بودند. ماجرای دفاع از حرم آل‌الله در سوریه و عراق حکایت از نزدیکی به ظهور منجی عالم بشریت داشت و شهدای مدافع حرم از عوامل وحدت جبهه حق برای آماده‌سازی جامعه بشری پیش از ظهور بودند.

چه بسیار افرادی که از صدر اسلام افرادی پاک و مومن بودند، اما عاقبت به خیر نشدند و آخر کار در منجلاب دنیا فرو رفتند، اما شهدای مدافع حرم مصداق افراد با بصیرتی بودند که به فرمان امام جامعه خود لبیک گفتند.

شهید ذورقی همسر و سه فرزند خردسال خود را رها می‌کند تا داستان کربلا تکرار نشود و به حرم مطهر اهل بیت پیامبر (ص) اهانت نشود.

همه ما یقین داریم به فرموده امام راحل (ره) راه قدس از کربلا می‌گذرد و ان‌شاءالله با تدابیر، ولی امر مسلمین جهان قدس شریف به برکت خون شهدای مدافع حرم آزاد خواهد شد.

اولین شهید مدافع حرم استان گلستان در سال ۱۳۹۶
شهید افشین ذورقی‎ بحری یکی از شهدای مدافع حرم گلستانی است که برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) در نبرد با تروریست‎های تکفیری به شهادت رسید.

این شهید گرانقدر که به «ابومحسن» معروف بود، متولد سال ۱۳۶۱ و اصالتاً اهل سیستان و بلوچستان است که در روستای «سیاهتلو» گرگان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. وی که در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال خدمت بود. در بیست و سوم اسفند ماه سال ۱۳۹۴ همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) برای دفاع از حریم اهل بیت (علیهم‎ السلام) به صورت داوطلبانه به سوریه اعزام شد و پس از حضور ۳۶ روزه به درجه رفیع شهادت نایل آمد،

شهید ذورقی‎ بحری طبق وصیتی که داشت در امامزاده ‎عبدالله (ع) گرگان نزدیک مزار دوست و همرزم شهیدش «سید احسان حاجی‎ حتم‎لو» آرام گرفت.

وی دو فرزند به نام‎های محسن و محمداحسان دارد و فرزند سومش نیز در اواخر شهریور ماه سال 96 به دنیا آمد. شهید حاج افشین ذورقی بحری کسی است که آرمان‎های مقدس‎اش در دفاع از دین موجب شد تا در راه شیرین عاشقی و جهاد، حسرت دیدن فرزند سومش را به جان بخرد تا اکنون از دنیای باقی نظاره‎گر فرزندش باشد، به بهانه پنجمین سالگرد شهادت «شهید افشین ذورقی‎بحری» بخشی از خاطرات و سیر شهادتش از زبان همسر بزرگوارش «اشرف کشانی» را می خوانیم:

«مدارا با مادر» و «دعا برای شهادت»، دو شرط ازدواج هشتمین شهید مدافع حرم گلستان

نوید شاهد گلستان: از دوران کودکی شهید برایمان بگوید:

همسر شهید: شهید افشین ذورقی در سال ۱۳۶۱ در خانواده‎ای مذهبی و پر جمعیت متولد شد، سه خواهر و سه برادر بودند که ایشان سه سال بیشتر نداشت که پدر خانواده به رحمت خدا می‎رود. سرنوشت طوری رقم می‎خورد که خانواده از وجود پدر محروم شود تا از این پس بانویی زحمت‎کش برای شش فرزندش هم پدر باشد و هم مادر، مادری به تمام معنا زحمت‎کش و فداکار که پس از فوت همسرش با کارگری و مشقت و با حمایت فرزند بزرگتر، فرزندانش را بزرگ کرد.

مادر ایشان نه تنها در مادری نمونه بودند بلکه در برخورد با عروس هم بسیار مهربان بودند آنچنان صمیمیت میان بنده و مادر شهید زیاد بود که موجب تعجب اطرافیان بود که ما عروس و مادرشوهر هستیم و یا مادر و دختر و به واسطه همین نمونه‎بودن و تربیت صحیح چنین مادری است که فرزندشان شهید ذورقی‎ بحری به معراج می‎رود.

نوید شاهد گلستان:افشین در چه رشته ای تحصیل می نمود؟

همسر شهید: در رشته فناوری اطلاعات (IT) تحصیل کردند با اینکه مدام در حال مأموریت بودند و در کلاس حضور نداشتند، اما شاگرد ممتاز دانشگاه بود، به مطالعه کتاب اهتمام ویژه‎ای داشتند حتی در همه مأموریت‎ها کتاب به همراه داشتند.

نوید شاهد گلستان: شنیده ایم برای ازدواج چند شرط داشته است می شود بیشتر توضیح دهید.

همسر شهید: از همان ابتدا که خطبه عقد خوانده شد وقتی با شهید ذورقی هم‎صحبت شدیم سه مسأله را با من مطرح کردند، ابتدا به خاطر اینکه به در خواست ازدواجشان پاسخ مثبت داده‎ام از من تشکر کردند و بعد دو درخواستی که از بنده داشتند را مطرح کردند.

اولین درخواست ایشان دعا برای شهادت بود، ایشان معتقد بودند شهادت بالاترین رتبه و مقامی است که خداوند به بندگان مخلص خود عطا می‎‌کند، فکر می‎کنم منظورش از دعا کردن برای شهادت این بود که به آن درجه از اخلاص و تقوا برسند که مزد آن اخلاص، شهادت باشد.

درخواست دیگری که پس از عقد مطرح کردند مدارا کردن با مادرش بود، به من گفت: «اگر روزی مادرم ناراحت بود و در ناراحتی و عصبانیت حرفی به شما زد، شما تندی و رفتاری که مقابله‎ به‎مثل باشد، نداشته باش. اما ناراحتی، کدورت و تلافی رفتار مادرم را با من جبران کن، در واقع می‎خواست مرا متوجه این مسأله کند که چقدر احترام به مادر واجب است و همینطور به من بگوید که چقدر مادرش برایش عزیز است.


نوید شاهد گلستان: کیفیت زندگی مشترکتان با شهید به چه صورت بود؟

همسر شهید: 14 سال با شهید ذورقی زندگی کردم البته اگر همه شب‎ها و روز‌هایی که شهید کنار خانواده بود را کنار هم بگذاریم عمر مفید زندگی ما شاید به پنج سال برسد، همیشه مأموریت بودند هر موقع هم دستور مأموریت بود آماده بودند فرقی هم نمی‎کرد شرق کشور باشد یا غرب؛ بار‌ها پیش آمده بود که از مأموریت یک ماهه برمی‎گشتند برای ۲۴ ساعت هم خانه نبودند و مجدد برای مأموریت دیگری تماس می‎گرفتند و ایشان با آمادگی کامل اطاعت می‎کردند.

نوید شاهد: از ویژگی های اخلاقی شهید برایمان بگویید.

همسر شهید: همیشه معتقدم که شهادت حقش بود، سرشار از اخلاص بود. اخلاص در نیت و عمل و صداقت در گفتار و رفتار از ویژگی‎های شاخصی شهید برایمان بگویید. 

شهید ذورقی بود، طوری‎که هر قدمی که برمی‎داشت برای رضای خدا بود، افرادی مانند شهید ذورقی کسانی هستند که در گمنامی تمام زندگی می‎کنند و همه کارهایشان مخفی و فقط برای خداست.
نمازشان بسیار بااخلاص بود و سجده پس از نماز و آرزوی شهادت در سجده کاری بود که هیچ وقت آن را ترک نکرد. با آرامش خاص و عجیبی نماز می‎خواند و ذکر‌ها را می‎گفت آنقدر نماز خواندنش زیبا بود که همیشه دوست داشتم به ایشان اقتدا کنم.
یکی از عادت‎های شهید ذورقی اهمیت به تلاوت قرآن به ویژه در شب‎های پنج‎شنبه بود فرقی نمی‎کرد این شب در محل کار، مأموریت و یا در منزل باشند.


نوید شاهد: از نحوه شهادت ایشان برایمان بگویید.

همسر شهید: شبی که به شهادت رسیدند چند ساعت قبل شهادت با من تماس گرفتند و گفتند خبر خوشی دارند لحظه ‎ای فکر کردم حتما می‎خواهند به ایران برگردند که ایشان از آزاد شدن منطقه‎ای از محاصره دشمن خبر دادند و گفتند مکانی که الآن هستند چند دقیقه پیش در محاصره دشمن بود و اکنون آزاد شد.
آن شب پس از من با محسن و محمداحسان صحبت کرده و سفارش‎هایی به آن‌ها داشتند سپس گفتند عجله دارند و تلفن را قطع کردند بعد قطع تلفن، آشوب و دلهره عجیبی سراغم آمد هر چقدر تماس گرفتم موفق نشدم با او صحبت کنم.
همان شب خبر شبکه استانی شهادت هفتمین شهید مدافع حرم را اعلام کرد ناخودآگاه به امام رضا (ع) متوسل شدم که نکند هشتمین شهید مدافع حرم همسرم باشد.

تا چند روز بی‎خبری همراه با نگرانی در روز میلاد حضرت جوادالائمه (ع) خبر شهادت همسرم، هشتمین شهید مدافع حرم استان گلستان رسید.
این چنین شد که ابومحسن در روز تولد حضرت علی ‎اصغر (ع) به شهادت رسیدند و در سالروز تولد حضرت جوادالائمه (ع) خبر شهادت ایشان رسید و در روز وفات حضرت زینب (س) به خاک سپرده شدند که شام غریبان ایشان با شام غریبان حضرت زینب (س) تقارن داشت و من وقتی این همه لطف و عنایت ائمه (ع) را می‎دیدم خجالت می‎کشیدم که برای از دست دادن همسرم گریه کنم.

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده