«شهید علی محمد یعقوب پور»؛لحظه ای از یاری امام و انقلاب دست برندارید +دستخط وصیت نامه شهید
سه‌شنبه, ۰۷ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۲۶
کلام شهید؛انقلاب اسلامی ما میرود تا با وصایای گران قیمت شهیدان اسلام بیرق خونین قرآن را بر بلندترین نقطه انسانیت با اهتراز برافراشته دارد. لذا این حقیر هم بتوانم با درج وصیت نامه برگی دیگر از تاریخ را رنگین سازم، وصیتم به مردم این است که شما مانند پروانه به دور امام بگردید و لحظه ای از یاری او و انقلاب دست برندارید و دعا کنید که خدا فرج آقا امام زمان (عج) را نزدیک کند و ای کاش خدا به من بیشتر جان میداد تا نثار یاری انقلاب و مهدی زهرا و نایب بر حقش نمایم.
نوید شاهد گلستان؛ شهید علی محمد یعقوب پور/ یکم فروردین 1347، در روستای یساقی از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پدرش حسن، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارمند جهاد سازندگی بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. هشتم فروردین 1367، در سیروان توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده روشن آباد تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد.
فرازهایی از وصیت نامه شهید علی محمد یعقوب پور
با سلام بر پیشگاه ولی عصر مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش امام امت و با درود بر شهیدان پاک باخته اسلام به ویژه شهدای روستایمان و با سلام بر رزم آفرینان جبهه های حق علیه باطل و با سلام بر شما امت شهید پرور.
انقلاب اسلامی ما میرود تا با وصایای گران قیمت شهیدان اسلام بیرق خونین قرآن را بر بلندترین نقطه انسانیت با اهتراز برافراشته دارد. لذا این حقیر هم بتوانم با درج وصیت نامه برگی دیگر از تاریخ را رنگین سازم، وصیتم به مردم این است که شما مانند پروانه به دور امام بگردید و لحظه ای از یاری او و انقلاب دست برندارید و دعا کنید که خدا فرج آقا امام زمان (عج) را نزدیک کند و ای کاش خدا به من بیشتر جان میداد تا نثار یاری انقلاب و مهدی زهرا و نایب بر حقش نمایم.
امیدوارم که خدا این جان ناقابل را از من روسیاه ، گناهکار قبول کند. کاری نکنید که خون شهداء بهدر برود که فردای قیامت شهدای صدراسلام و حال جلویتان بایستند و پدر و مادر شهیدان و آن بچه ای که بابایش را از دست داده بگوید که بابای من خون خود را ریخته است، آن وقت شما توجهی نداشته اید که آن روز سخت روزی است، من این راه را با آگاهی انتخاب کرده ام.
امت شهید پرور در این انقلاب کوتاهی و سستی بخرج ندهید و هر نوع توطئه را سرکوب کنید و امام را تنها مگذارید، بدانید حسین زمان ندای «هل ناصر ینصرنی» را سر داده است.
مردم بشتابید مانند اهل کوفه نباشید با تمام وجودتان این ندار لبیک گفته و یاریش دهید و برای فرج آقا امام زمان ولی عصر هر روز و شب دعا کنید.
و اما وصیتم به خانواده ام؛ پدر و مادر و خواهرام و برادرانم از اینکه من شهید شدم به هیچ وجه ناراحتی به خود راه ندهید چون اگر من شهید شدم به آرزوی دیرینه خود رسیده ام، یعنی به دیدار خدا رفته ام و من پیش حسین(ع) رفته ام و من زنده و شاهد و ناظر هستم.
تربیت خواهرم با شماست سعی کنید با تعالیم اسلامی و با حجاب تربیتش کنید، این راهم بدانید تا خدا را دارید غم و غصه ای ندارید و از هیچ چیز نهراسید.
پدر و مادرم میدانم که من برای شما پسر خوبی نبودم، اما مرا حلال کنید. من این بار به جبهه میروم تا رسالتم را نسبت به اسلام نیز ادا کرده باشم. از قول من امام را دعا کنید. خدایا اول مرا پاک کن و بعد مرا خاک کن.
سال 1361- قبل از عملیات محرم- علی محمد یعقوب پور (بسیجی)
انقلاب اسلامی ما میرود تا با وصایای گران قیمت شهیدان اسلام بیرق خونین قرآن را بر بلندترین نقطه انسانیت با اهتراز برافراشته دارد. لذا این حقیر هم بتوانم با درج وصیت نامه برگی دیگر از تاریخ را رنگین سازم، وصیتم به مردم این است که شما مانند پروانه به دور امام بگردید و لحظه ای از یاری او و انقلاب دست برندارید و دعا کنید که خدا فرج آقا امام زمان (عج) را نزدیک کند و ای کاش خدا به من بیشتر جان میداد تا نثار یاری انقلاب و مهدی زهرا و نایب بر حقش نمایم.
امیدوارم که خدا این جان ناقابل را از من روسیاه ، گناهکار قبول کند. کاری نکنید که خون شهداء بهدر برود که فردای قیامت شهدای صدراسلام و حال جلویتان بایستند و پدر و مادر شهیدان و آن بچه ای که بابایش را از دست داده بگوید که بابای من خون خود را ریخته است، آن وقت شما توجهی نداشته اید که آن روز سخت روزی است، من این راه را با آگاهی انتخاب کرده ام.
امت شهید پرور در این انقلاب کوتاهی و سستی بخرج ندهید و هر نوع توطئه را سرکوب کنید و امام را تنها مگذارید، بدانید حسین زمان ندای «هل ناصر ینصرنی» را سر داده است.
مردم بشتابید مانند اهل کوفه نباشید با تمام وجودتان این ندار لبیک گفته و یاریش دهید و برای فرج آقا امام زمان ولی عصر هر روز و شب دعا کنید.
و اما وصیتم به خانواده ام؛ پدر و مادر و خواهرام و برادرانم از اینکه من شهید شدم به هیچ وجه ناراحتی به خود راه ندهید چون اگر من شهید شدم به آرزوی دیرینه خود رسیده ام، یعنی به دیدار خدا رفته ام و من پیش حسین(ع) رفته ام و من زنده و شاهد و ناظر هستم.
تربیت خواهرم با شماست سعی کنید با تعالیم اسلامی و با حجاب تربیتش کنید، این راهم بدانید تا خدا را دارید غم و غصه ای ندارید و از هیچ چیز نهراسید.
پدر و مادرم میدانم که من برای شما پسر خوبی نبودم، اما مرا حلال کنید. من این بار به جبهه میروم تا رسالتم را نسبت به اسلام نیز ادا کرده باشم. از قول من امام را دعا کنید. خدایا اول مرا پاک کن و بعد مرا خاک کن.
سال 1361- قبل از عملیات محرم- علی محمد یعقوب پور (بسیجی)
منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات
نظر شما
