وصیت نامه شهید آموزگار« سید ابراهیم حسینی نوده»؛ دنیا محل امتحان وآزمایش خداوندی است
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۲
. امروز تمام جهان بسيج شده تا اينكه قدرت اسلام را در نطفه خفه كرده و نور الهي دميده در پيكر اجتماع را خاموش كنند. ولي بايد اين آرزو را به گور برند
به گزارش نوید شاهد گلستان: شهید «سید ابراهیم حسینی نوده»،حسيني نوده، یکم فروردین سال،1344، در روســتاي نوده از توابع شهرستان گرگان به دنیا آمد. پدرش ســیدعباس (فوت )1344و مادرش هاجر نام داشت. دانشجوي دوره کارداني در رشته تربیت معلم بود. از سوي بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن ،1364در ام الرصاص عراق به شــهادت رسید. پیکر وي مدتها در منطقــه برجا ماند و بیســتم فروردین ،1365پس از تفحص در گلزار شهداي امامزاده عبدالله شهرستان زادگاهش به خاک سپرده شد. او را عباس نیز مي نامیدند.
بنام اله پاسدار حرمت خون شهدا
حمد و ستايش مخصوص خداوندي است كه ما را آفريد و پيامبران و ائمه اطهار را واسطه هدايت ما انسان هاي خفته در منجلاب پستي قرار داد تاظلمات و تاريكي ها شكافته و نور الهي در چهره و قلبمان منور گردد.
با درود و سلام به امام عصر، دوازدهمين اختر تابناك آسمان امامت و ولايت، عدالت گستر جهان ، امام مهدي (عج) و نائب بر حقش سلاله پاك رسول الله، امام خميني و با درود و سلام به شهداي به خون خفته كه با نثار بهترين و ارزندهترين گوهر خويش، درخت خشكيده اسلام را بعد از 14 قرن سيراب كردند و نوري شدند براي بيداري ما خفتگان خفته درخواب، و با درود و سلام به كفر ستيزان، زاهدان شب و شيران روز، چند كلامي را به عنوان وصيت ، من باب وظيفه و به حكم شرع به صفحه كاغذ مينگارم.
ان الله اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه يقاتلون في سبيل الله....
همانا خدا خريد از مومنان جان ها و مال هاي ايشان را كه براي ايشان است بهشت ، جنگ كنند در راه خدا، سپس بكشند و كشته شوند.
هم اكنون كه اين سعادت جاويد ماندگار را خداوند متعال نصيب بنده معصيت كار و ناقابل خود نمود تا در صحنه نبرد حق عليه باطل، نور عليه ظلمت حضور يابد به پيروي از امام عصرم قيام بر عليه كفر و الحاد و هر انچه بوي استبداد و چپاول ميدهد كنم و من اين را وظيفه خود دانستم كه اسلام را ياري و جان ناقابل خود را اهداء نمايم اگر چه دوران حياتم نتوانست مثمر ثمر براي اسلام باشد شايد با ريخته شدن خونم دينم را نسبت به اسلام ادا كرده باشم. امروز تمام جهان بسيج شده تا اينكه قدرت اسلام را در نطفه خفه كرده و نور الهي دميده در پيكر اجتماع را خاموش كنند. ولي بايد اين آرزو را به گور برند زيرا كه خداوند ميفرمايد:
يريدون ان يطفو نورالله بافواههم و يابي الله الا ان يتم نوره ولوكره الكافرون
كافران ميخواهند كه نور خدا را با دهانهاي خود فرو نشانند(خاموش كنند) و نخواهد خدا، مگر به آنجا رساند پرتو خويش را و اگرچه ناخوشش دارند(كافران)...
پس ازجابرخیزیم واسلام عزیزکه بعدازچهارده قرن طلوع دوباره پیداکرده باآمدن به جبهه یاری کنیم ونگذاریم این نورالهی خاموش گردد.
همانطورکه نماز و دیگر واجبات انسان رابه مرحله قرب خداوندی می رساند و او را از زشتیها وگناهان به دور می گرداند رفتن به جبهه نیز یک مرحله تکاملی انسان درجهت قرب به خداونداست وهمانطور که می دانند این دنیا محل امتحان وآزمایش خداوندی است برای آخرت "الدنیا مزرعه الاخره"وخداوند در تمام کارهایی که دراین دنیاازماسرمی زند دردفترچه اعمال بدون کم وکاست ضبط می کند "فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره ومن یعمل مثقال ذرة شراً یره " و جبهه نیز لحظه به لحظه اش امتحان است و آزمایش جنگ یک امتحان الهی است که از طرف خداوند برای آزمایش بندگان مومن می باشد.
امروز هرفرد مسلمانی به اندازه آگاهی و شناخت مکتبی اش دارای وظیفه و مسئولیتی است که درجهت کمک به انقلاب واسلام بکارگیرد و من ا ین راوظیفه خوددانستم که عازم پیکارباکافران شوم وبه ندای هل من ناصر ینصرنی حسین لبیک گفته باشم ولااقل اگر لایق شهید شدن بودم شهید شوم وتوانسته باشم گامی درجهت پیشبرد اهداف انقلاب واسلام برداشته باشم .
ای امام حسین (ع) اگر آن روز که درصحرا نینوا یاورنداشتی وبر خاک گلگون کربلا بوسه زده بودی وندای هل من ناصرراسردادی ویاور می طلبیدی .اکنون فرزندان این ملت ندایت رالبیک گفته وسراسیمه عازم پیکار باقوم تکریت وکفار هستند.
می خواهم کمی درباره بسیج این عاشقان حسینی ومرغان آغشته به عشق خداوندی چندکلامی به میان آورم.
امروز بسیج درجبهه وپشت جبهه محوراصلی انقلاب راتشکیل می دهد وبه عنوان الگو ونمونه واسوه مقاومت وتقوا ست وبه ندای هل من ناصراینصرنی زمان لبیک گفته اند امروز نه آن زمانی است که حسرت کربلا دردل بسیجیان مانده باشد ونه آن نبرد حق علیه باطل زیراکه کل یوم عاشورا وکل ارض کربلا وکل شهدا محرم سرزمین ایران هرقسمت وتکه اش حکایت از کربلایی دارد .که فرزندان ویاوران حسینی به خون غلطیده اند بسیج محور اصلی انقلاب است و هرچه ازبسیج سخن به میان آوریم کم گفته ایم تنها وصیت من به برادران بسیجی این است. جاذبه ودافعه علی گونه داشته باشند. وج اذبه شان بیشتر ازدافعه شان باشد وسعی کنید درکارهایتان خالص باشید وبرای ریا وخود نمایی کاری را انجام ندهید.
از شما امت حزب الله می خواهم که امام عزیزمان را تنها نگذارید و در همه حال گوش به فرمان او باشید از او اطاعت کامل کنید زیرا او مصداق آیه اطیعوا الله واطیعوالرسول و اولی الامر منکم ودارای خصوصیات حدیث صائنالنفسه حافظاَ لدینه مخالفاَ لهوی مطیع الامر مولایی می باشد وحضور خود رادر صحنه حفظ کنید.
اما مادروخواهروبرادرانم می دانم که ازفراغ من خیلی رنج می برید واز اینکه فرزندکوچکتان در جبهه است غصه می خورید این را بدانید که این خواست خداوند بود که من از شما جدا گردم وراه خودراباشناخت صحیح ودیده بصیرت انتخاب کرده ام اگر شهید شدم مصراً از شما می خواهم که برایم گریه نکنید وخوشحال باشید ازاینکه امانت الهی که دردستتان بود به صاحبش برگردانده اید وهنگامی که گریه می کنید به یاد حضرت علی اکبر حسین ویاران حسین (ع) باشید وامیدوارم که ای مادر از من راضی باشید ومطمئن هستم که راضی هستی .
مادرم می¬دانم که خیلی کارهای بد وزشت انجام داده ام وبه شما پرخاشگری نموده ام تورا به خدای بزرگ وبه جان امامی که درجماران است مراحلال کنید ونیز از دوستان وبرادران حلالیت می طلبم واگر کاری انجام داده ام که باعث ناراحتی شما دوستان شده از همگی شما معذرت می خواهم.
با پیروزی کامل رزمندگان اسلام
خدایا خدایا تاانقلاب مهدی خمینی را نگه دار
خدایا در این دم آخر بنده گناهکار را که بدرگاهت آمده خدایا توبه اش را بپذیر
معبودا مرا ازظلمات وتاریکیها برهان وقلبم را به نور ایمان منور گردان
منبع معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید گلستان/ پرنده فرهنگی شهدا
نظر شما