جنگ و شهدا در استفتائات امام خمینی(ره) – بخش پنجم
به گزارش نوید شاهد گلستان؛ در طول ۸ سال دوران دفاع مقدس- یعنی از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ مردم و رزمندگان و خانوادههای شهدا و ایثارگران سوالات شرعی زیادی داشتند که در قالب استفتاء از محضر رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی که هم رهبر بود و هم مرجع تقلید، به صورت مکتوب میپرسیدند.
این سوالات درباره موضوعات مختلف جبهه و جنگ و مسایل مربوط به دفاع، شهدا، جانبازان و اُسرای در بند زندانهای رژیم بعث صدام- رئیس جمهور معدوم عراق- بود. این استفتائات اکنون مثل یک گنج مذهبی و تاریخی در اختیار ماست که با مطالعه آن میتوان به ابعاد مختلف جنگ و حساسیتهای شرعی مردم در این زمینه دست یافت و نیز میتوان به طور کلی به فضای کُلی افکار عمومی جامعه ایثارگران ایران در آن زمان، پیرامون جنگ و شهادت از نظر عبادی پی بُرد.
ما به لحاظ اهمیت این موضوع بخشی از سوالات و استفتائات فوق را همراه با پاسخهای شرعی امام خمینی در اینجا میآوریم تا علاوه بر مطالعه آن، پژوهشگران اقدام به استخراج سوژههای علمی و تحقیقانی از این سوالات بنمایند تا عمق این سوال و پاسخ ها، در آن دوره تاریخی جنگ ۸ ساله بیشتر نمایان شود.
تاکنون جنگ بیشتر از نگاه نظامی مورد کنکاش نویسندگان قرار گرفته است درحالی که جنگ ما به تعبیر امام راحل "جنگ عقیدتی" بود؛ لذا تحقیق و تدقیق در اینگونه استفتائات، هم مکمل تاریخ نظامی و سیاسی دفاع مقدس است، و هم ضرورتی است انکار ناپذیر برای افزایش دانش نسل امروز جامعه. اینک متن سئوالات و پاسخها را در چند بخش تقدیم میکنیم.
س: کسانى که در جبهه از ناحیه هر دو دست معیوب بوده و بطور کلّى دو دست خود را از دست می دهند، طریقه وضو گرفتن و تیمّم آنها چگونه است؟.
ج: اگر دست هاى او از مرفق قطع شده باشد، غسل یدین ساقط است و صورت خود را بشوید و احتیاطا نائب بگیرد جهت مسح رأس و قدمین با نداوت صورت، و در موردى که وظیفه تیمم است، اگر دست هاى او از مرفق قطع شده باشد، پیشانى خود را به زمین مسح کند و احتیاط آن است که نایب نیز بگیرد در صورت امکان و اگر از مرفق قطع نشده باشد، پیشانى خود را بنا بر احتیاط مستحب به زمین مسح کند و باید به باقیمانده از دست آن را مسح کند و احتیاطا پشت آن را هم مسح نماید.
س: جوانى در جنگ دست چپش از مچ قطع شده و براى وضوء گرفتن محتاج فتواى امام است.
ج :با همان مقدار باقى مانده دست باید وضوء بگیرد و اگر وضوء ترتیبى مشکل است با گرفتن دست زیر شیر یا فرو بردن در داخل حوض یا ظرف آب وضوء ارتماسى بگیرد.
س: جوانى دست خود را از مچ ندارد، و کسى دیگر دستش را از آرنج ندارد، این دو نفر وضو به چه صورت بگیرند و کسى دیگر پاى خود را از زانو ندارد مسح پا را از کجا بکشد؟
ج: هر مقدار از دستها- آرنج به پائین که باقى است باید شسته شود و کسى که یک پا دارد همان پا را مسح نماید.
س: کسى است که یک دست و یک پاى او در جبهه قطع شده است آیا ایشان براى وضو ساختن می تواند اول صورت را بشوید و بعد دستش را زیر شیر آب بگیرد و بعد با دست راستش که قطع نشده پاى چپش را مسح کند و آیا لازم است پاى مصنوعى که گذاشته مسح بکشد؟ (دست چپ از بالاى بازو و پاى راست از پائین زانو قطع شده است)
ج: به ترتیبى که ذکر کردید وضوء صحیح است و لازم نیست پاى چوبى (مصنوعى) را مسح کند.
س: اینجانب در جبهه دو پاى خود را، یکى از زیر زانو و دیگرى از بالاى زانو، در راه اسلام تقدیم کردهام، لطفا بفرمایید که چگونه وضو بگیرم؛ ضمنا تا به حال وضوى ارتماسى گرفته ام، آیا صحیح است یا خیر؟ و آیا نمازهایم قضا دارد یا نه؟
ج: در فرض مرقوم، مسح پاها ساقط است و وضوى ارتماسى کافى است و نماز با چنین وضوئى صحیح است و اعاده و قضاء ندارد.
س: فرزندم که در جبهه جنگ حق علیه باطل دو پایش از زیر زانو قطع شده ترتیب مسح پایش چگونه است و بدون مسح آیا نماز صحیح است یا خیر؟
ج: در فرض سؤال مسح پا ساقط است و بدون مسح پا وضوء بگیرد و نماز صحیح است.
س: در جبهه ترکشى به من خورده و نمی توانم از بیرون آمدن باد معده در موقع نماز خوددارى کنم، تکلیفم از نظر شرعى چیست؟
ج: اگر نمی توانید خود را در نماز حفظ کنید و تجدید وضو در بین نماز حرجى است براى هر نماز یک وضوء بگیرید.
س: ۱ - چنانچه فردى در جبهه شهید گردد آیا غسل بر او واجب است یا خیر؟ اگر زخمى شود و در بیمارستان فوت شود مسأله چه صورتى پیدا می کند آیا با شهید شدن در صحنه عملیات تفاوت دارد؟ ۲- چنانچه فردى به بدن شهیدى که در صحنه عملیاتى شهید گردیده دست بزند آیا غسل مس میت بر او واجب است یا خیر؟ اگر زخمى شود و بعدا خارج از صحنه شهید گردد چطور؟ درموقع دفن شهید آیا کفن و نماز بر او واجب است یا مستحب؟
ج: ۱- شهید در جبهه غسل ندارد ولى کسانى که زنده بیرون آورده مىشوند و در خارج جبهه به شهادت می رسند باید غسل داده شوند هر چند شهید محسوبند ۲- هر جا شهید غسل ندارد مس او هم سبب غسل نمی شود و با لباس خودش بعد از نماز میت دفن می شود.
س: اشخاصى که در جبهه و صحنه نبرد یا به وسیله ترورها به افتخار شهادت نایل مىشوند، آیا احتیاج به غسل و کفن دارند یا خیر؟ و آیا مس بدن شهدا احتیاج به غسل مس میت دارد یا خیر؟
ج: شهید اگر در جبهه به شهادت رسیده غسل و کفن ندارد و مس او موجب غسل نمی شود و اگر در غیر جبهه به شهادت رسیده غسل و کفن دارد و به مسّ او غسل واجب است.
س: در تحریر الوسیله دنباله ساقط بودن غسل از شهید فرمودهاید: «و یلحق به المقتول فى حفظ بیضة الاسلام»، چه افرادى مشمول این الحاق هستند. آیا مروّجین دین یا پاسداران و یا افرادى که براى جهاد سازندگى در دهات و شهرها شهید مىشوند ملحق به شهیدند یا خیر؟
ج:مقصود شهداى معرکه در دفاع از اسلام و مسلمین هستند مانند شهداى در معرکه جنگ تحمیلى، و اشخاص نامبرده در احکام اموات ملحق به شهید نیستند.
س: سربازى در جبهه خمپاره به او می خورد و همانجا پس از گفتن شهادتین شهید می شود آیا بر آن شهید غسل و کفن لازم است یا نه؟
ج: در فرض مرقوم غسل و کفن ساقط است.
س: در جواب یکى از سؤالات فرموده اید: شهیدى که در جبهه شهید شود غسل لازم ندارد، بفرمائید لازم نبودن غسل جهت دفن در همان جبهه است؟ یا اگر شهید را به شهر خودش حمل نمایند باز هم غسل لازم نیست؟ چون بعضىها معتقدند که دفن نمودن شهید با لباس هاى خونین و بدن خون آلود مزید بر فضیلت شهید است، خواهشمند است بفرمایید شهیدى که به شهر خود برده شده و جراحات بدنش آنچنان نیست که نشود غسل بدهند آیا فضیلت با لباس خونین و بدن خون آلود است که دفن شود؟ یا بعد از غسل دادن با کفن دفن شود بهتر است؟
ج: اگر در جبهه به شهادت رسیده غسل ندارد هر چند در محل خودش دفن شود و لازم است که با لباس خودش دفن شود.
س: اگر رزمندهاى که در فاصله زیادى از خط مقدم جبهه، با توپ دور برد و یا ضد هوایى مشغول شلیک به دشمن است، مورد هجوم هوایى دشمن قرار بگیرد و کشته شود چه حکمى دارد؟
ج: در موارد مذکوره حکم شهید دارند.
س: افرادى که نمجنگند ولى براى تبلیغ و یا درست کردن راه و یا رساندن غذا و کمکهاى پرسنلى مشغول شدهاند، اگر کشته شوند چه حکمى دارند؟ (با ملاحظه اینکه بعضى از اینها در فاصله زیادى از خط اوّل جبهه هستند.)
ج: در صورتى که جزء نیروى جبهه محسوب شوند، حکم شهید دارند.
س: رزمندهاى در خانه و یا سنگرى استراحت می کند، چه در مناطق جنگى باشد یا نه، آمادگى براى مقابله با دشمن را ندارد، توپ یا نارنجک و راکت منفجر شد، عدهاى جان خود را از دست دادند، آیا احکام شهید بر آنان جارى است؟
ج: اگر از رزمندگان است و در جبهه به شهادت رسیده غسل و کفن ندارد، هر چند در حال استراحت باشد.
س: شنیده شده که فرمودید شهدایى که در جبهه شهید شدهاند بهتر است غسل دهیم آیا این نقل صحت دارد؟
ج: صحت ندارد.
س: در چه حالتى شهید را مب توان با لباس خودش دفن کرد؟
ج: شهداى در معرکه غسل و کفن ندارند و باید با همان لباس خودشان پس از نماز دفن شوند.
س: یک برادر جهاد گرى که در پشت جبهه فعالیت می کند، اگر در حین کمک رسانى به رزمندگان اسلام توسط بمب یا ترکش خمپاره به شهادت برسد، آیا براى او غسل و کفن واجب است یا خیر؟
ج: واجب است.
س: اگر کسى در پشت جبهه مقدم مانند برادران جهادگر، توسط رژیم صدام کافر کشته شود، شهید است یا خیر؟ پاداش او چگونه است؟
ج: ثواب شهید دارد و مقدار اجر تابع معرفت است.
س: کسى که براى کمک رسانى تدارکات یا تبلیغات به جبهه می رود اگر به فیض شهادت برسد غسل و کفن می خواهد یا نه؟
ج: اگر در معرکه کشته شد حکم سایر شهداء را دارد.
س: طى پیشامدى یکى از برادران تخریب جهت پاکسازى به منطقه اى دور از معرکه به عنوان خنثى کننده مین عازم می شود و در این میان سهوا پایش به مین اصابت کرده و به شهادت رسیده است و گویا برادر شهیدمان بدون غسل و کفن دفن گردیده است نظر شما در این باره چیست؟
ج: صحیح است و در فرض مزبور غسل و کفن ساقط است.
س: افرادى که در حین رزم و یا موقع پیشروى بواسطه افتادن در آب یا حادثه اى دیگر، مثل تصادف ماشین و پرت شدن از کوه و یا موتور کشته مىشوند، حکم غسل و کفن آنها چیست؟
ج : ثواب شهید دارند، ولى غسل و کفن ساقط نیست.
س: افرادى که با حالت مجروح به اورژانس نزدیک جبهه می رسند و در آنجا شهید می شوند، چه حکمى دارند؟
ج: حکم مسأله سابق را دارند.
س: جوان رزمندهاى در خط مقدم جبهه، مجروح و در بیمارستان شهید میشود، مسئولین، چون از مسأله اطلاع نداشته اند، بدون غسل و کفن آن شهید را دفن کردند و بعد از دفن متوجه مسأله شدند. حالا حکم آن چیست؟
ج: اگر ممکن است و هتک میّت نیست، باید میّت را بیرون آورند و تغسیل و تکفین نمایند.
س: کسى که بر اثر بمباران شهرها توسط دشمن به شهادت مىرسد غسل دادنش لازم است یا خیر؟
ج: گر چه اجر شهید دارد ولى غسل و کفن او ساقط نیست.
س: اگر شک داشته باشیم که آیا رزمنده شهید در درگیرى جبهه به شهادت رسیده یا بعد از آن، غسل دادن او واجب است یا نه؟
ج: اگر اماراتى دال بر کشته شدنش در معرکه وجود دارد غسل و کفن ساقط است و گر نه ساقط نیست.
س: در جبهه، ما نماز خانه اى احداث کرده ایم که داخل منزل مردم است و فرش و جانماز و قرآن و ... را از مسجدى که نزدیک آن مىباشد، آورده ایم، آیا نماز خواندن در این مکان اشکال دارد؟
ج: اگر ضرورت بوده، نماز صحیح است.
س: در خط مقدم جبهه احتمال خطر زیاد است ممکن است دو الى سه ساعت هیچ مسألهاى نباشد و گاهى هم خمپاره زیاد می آید، آیا می شود خارج از سنگرها نماز خواند یا خیر؟ چون داخل سنگرها باید نشسته خوانده شود.
ج: اگر احتمال خطر هست داخل سنگر نشسته بخوانند.
س: اگر خارج از سنگر به احتمال اینکه فعلا امن است نماز شروع شود و در همین بین خمپاره بیاید براى حفظ جان لازم است درازکش شوند، اولا می شود این عمل را انجام داد؟ و آیا می شود بعد از رفع خطر حرکت کرد و به نماز ادامه داد یا خیر؟
ج: مانع ندارد مگر آنکه فاصله زیاد باشد.
س: زمانى که جنگ به شدّت ادامه دارد و براى رزمندگان امکان ایستادن در یک جا نیست، آیا می توان به حالت نشسته یا خوابیده نماز خواند؟
ج: به هر نحو که ضرورت اقتضاء کند، نماز صحیح و مجزى است.
س: ما گروهى از رزمندگان مستقر در شرق بصره (خاک عراق) با خاک عراق مهر نماز درست کرده و در منطقه عملیاتى استفاده مىکنیم آیا از این مهرها که از خاک عراق تهیه شده است در پشت جبهه و کلا در خاک ایران و یا در شهرهاى دور دست می توان جهت نماز استفاده کرد یا خیر لازم به توضیح است که آن مهرها از خاکهاى بیابانهاى عراق که ظاهرا بدون استفاده بوده تهیه شده است.
ج: اشکال ندارد ولى عنوان تبرک و تربت ندارد.
س: شخصى که همیشه به جبهه می رود نماز خود را شکسته بخواند یا تمام؟
ج: در غیر وطن اگر قصد ماندن ده روز در یک محل ندارد نماز قصر است ولى اگر بدون قصد در یک جا سى روز بماند از روز سى و یکم نمازش در آنجا تمام است.
س: طلابى که به جبهه جنگ براى تبلیغ می روند با قصد ده روز می توانند در یک جا نماز خود را تمام بخوانند؟
ج: اگر می دانند ده روز در یک جا می مانند قصد محقّق است و باید نماز را تمام بخوانند.
س: رزمندگانى که در جبهه ها هستند و یا امثال آنها که صد در صد نمىدانند چند روز در یک محل می مانند و در عین حال احتمال دارد که دهها روز در همان جا بمانند آیا می توانند قصد اقامت ده روز کنند؟
ج: اگر یقین به ماندن ده روز در یک محل نداشته باشند نمی توانند قصد اقامت ده روز کنند ولى اگر به حال تردید سى روز در یک محل ماندند از روز سى و یکم نماز ایشان تمام و روزهشان صحیح است.
س: کسانى که در جبهه و مانند آن مأموریت رانندگى دارند از چه وقت نماز آنها تمام و روزه بر آنها واجب است. منظور این است که آیا براى صدق سفر دوم و سوم باید ده روز در محلى توقف کنند و سپس به رانندگى ادامه دهند؟ زیرا بعضى از آنان از روزى که از منزل به محل مأموریت می روند بدون ده روز توقف مشغول رانندگى می شوند تا آن وقت که به محل سکونت برگردند آیا در این صورت باید از سفر سوم که از منزل به قصد انجام مأموریت رانندگى به جبهه می روند نماز را تمام بخوانند؟
ج: براى صدق سفر دوم و سوم، توقف ده روز در یک محل لازم نیست و سفرى که به مقصد اول مىکند، سفر اول محسوب مىشود.
س: توفیق جبهه رفتن را داشتم و به عنوان راننده به جبهه رفتم ولى چند روزى به من ماشین تحویل ندادند و در این مدت بلا تکلیف ماندم و با ماشین دیگران که رانندگى را خود به عهده داشتند براى استحمام و کارهاى شخصى بیش از هشت فرسخ را طى کردم بفرمائید در این مدت نماز من چگونه است؟ و اگر ماشین تحویلم دادند بعد از مأموریت اولى نماز و روزه من چگونه است؟
ج: تا مشغول به شغل خودتان که رانندگى است نشوید حکم مسافر دارید و لو با ماشین خودتان به جایى بروید.
س: کسانى که در جبهه به عنوان پیک یا مسول تدارکات به چند قسمت جبهه باید رفت و آمد کنند یا مهندسین و سرپرستان راهسازى که مسؤولیّت چند جاده به عهده آنها است و همچنین فرماندهانى که حوزه مسئولیّت آنها شامل چند محل می شود و ناچار باید براى سرکشى به آنها طى مسافت کنند، حکم نماز آنها از جهت قصر و اتمام چیست؟
ج: اشخاصی مانند پیک یا مسئول تدارکات که باید اشیاء را باخود ببرند نمازشان تمام است، و دیگران مانند مهندس یا فرمانده مزبور اگر به چند جا سرکشی میکنند به طوری که صدق کند کار آنان به نحو دوره گردی است نمازشان تمام است، و چنانچه دوره گردی نمیکنند باید شکسته بخوانند.
س: من در جبهه بودم و ماه مبارک رمضان بود، قصد ده روز می کردم و روزه مىگرفتم، ده روز اوّل که تمام شد، نیّت ده روز دوم کردم و روز هفتم به مرخصى رفتم، آیا روزهام صحیح بوده؟
ج : روزه صحیح است و احتیاج به نیّت ده روز دوّم نیست.