شهید "رمضان آقامحمدی" : شهادت تولدی برای زندگی جاودانه است
چهارشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۰
برادر شهید آقا محمدی، نقل می کند:«برادرم عاشق شهادت بود او در وصیت نامه اش نوشته بود؛ ای کاش من چندی جان داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام بر کفر می جنگیدم.» نوید شاهد گلستان این گفت و گو را به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت این شهید والا مقام منتشر میکند که در ادامه می خوانید.
گزارش نوید شاهد گلستان: به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت شهید رمضان آقایی، نوید شاهد گلستان مصاحبه اختصاصی با برادر این شهید شاخص گلستانی داشته است که در ادامه می خوانید.
نوید شاهد گلستان: لطفا خود را برای خوانندگان نوید شاهد گلستان معرفی کنید.
آقا محمدی: من علیرضا آقا محمدی فرزند نوروزعلی، برادر شهید رمضان آقا محمدی هستم.
نوید شاهد گلستان: لطفا شهید رمضان آقا محمدی را معرفی کنید:
آقا محمدی: شهید رمضان یکم خرداد 1342 روستای مجن از توابع شهرستان شاهرود متولد شد.
نوید شاهد گلستان: دوران کودکی شهید آقا محمدی به چه صورت گذشت؟
آقا محمدی: پدرم برای تامین مخارج خانواده کشاورزی می کرد من و برادرم برای کمک به پدر با او به زمین های کشاورزی می رفتیم تا بتوانیم باری از روی دوش پدرمان برداریم. برادرم به درس خواندن بسیار علاقمند بود. با تمام مشکلات و سختی های که در زندگیمان وجود داشت او توانست دیپلم خود را بگیرد.
نوید شاهد گلستان: از فعالیت های فرهنگی و هنری شهید برایمان بگویید.
آقا محمدی: شهید به سرودن شعر بسیار علاقمند بود. یکی از دوبیتی های شهید این بود.
از خیل دلاوران گسستن نتوان با روح خدا عشق شکستن نتوان
این است پیام یاران شهید جنگ است برادر نشستن نتوان
نوید شاهد گلستان: از خصوصیات اخلاقی برادرتان برایمان بگویید.
آقا محمدی: برادرم جوان فداکار و با شهامتی بود. بسیار نترس بود. او بسیار ساده پوش بود و این یکی از بارزترین خصوصیات اخلاقی اش بود.
نوید شاهد گلستان: نظر شهید آقا محمدی در رابطه با جبهه چه بود؟
آقا محمدی: رمضان معتقد بود که جبهه انسان ساز است و او خود را در این مکان مقدس به خدایش نزدیک کرده بود به گونه ای که همه امور دنیوی در نظرش پوچ و بی ارزش جلوه می کرد. و این مطلب را در یکی از سروده هایش نیز بیان کرده بود.
ای دل چرا از مرگ خود بی خبری روز و شب در طلب سیم و زری
سرمایه تو در این جهان یک کفن است آن هم به گمانم ببری یا نبری
و یا در جای دیگر سروده است:
دلا غافل از سبحانی چه حاصل مطیع نفس شیطانی چه حاصل
بود قدر تو افزون از ملائک تو قدر خود نمی دانی چه حاصل
از سروده های رمضان بوی لطافت و پاکی و صداقت می آید که نشانگر پاکی ضمیرش است.
نوید شاهد گلستان: از چه زمان تصمیم گرفت به جبهه برود؟
آقا محمدی: او از همان نوجوانی عاشق امام خمینی «ره» و افکار او بود. به او عشق می ورزید. تمام فکرش این بود که به جبهه برود تا بتواند به اسلام خدمت کند.
نوید شاهد گلستان: شهید رمضان آقا محمدی چندین مرحله به جبهه اعزام شد.
آقا محمدی: برادرم چندین مرتبه به جبهه حق علیه باطل رفت. او سال 1360 برای اولین بار به کردستان در منطقه مریوان اعزام شد و بعد از آن در چندین عملیات از جمله والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر 8، کربلاب 4 و ... شرکت کرد و سمت های مختلفی از جمله تک تیرانداز، آرپی چی زن ، مسئول ش.م.ر و ... داشت.
نوید شاهد گلستان: آیا شهید وصیت نامه ای داشت؟
آقا محمدی: برادرم در وصیت نامه اش نوشته بود و ای یاران امام، امام را تنها نگدارید و از روحانیت متعهد و مسئول جدا نشوید و ای کسانی که رسالت زینب را به دوش دارید پیام اسلام ما را به گوش رنج دیدگان و ستم دیدگان جهان برسانید و بگویید به یاری اسلام برخیزند که اسلام انسان را با تقوا و با ایمان می سازد، انسان را پرورش می دهد و انسان مسلمان هرگز زیر بار ظلم و ستم نمی رود.
نوید شاهد گلستان: نظر شهید در رابطه با شهادت چه بود؟
آقا محمدی: او در وصیت نامه اش نوشته است؛ و خداوند می داند که شهادت هزار مرتبه بهتر از داماد یا عروس شدن است و شهادت تولدی است برای زندگی جاودانه و ای کاش که چندین جان داشتم تا بارها برای پیروزی اسلام بر کفر می جنگیدم.
نوید شاهد گلستان: از نحوه شهادت شهید برادرتان برایمان بگویید.
آقا محمدی: رمضان، با حضور در عملیات کربلای 8 و جهت هدایت و راهنمایی گردان، تازه وارد خط مقدم جبهه شده بود و به طور داوطلب در تاریخ بیستم فروردین 1366 بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.
نظر شما